۹۳۹🧁
+هی! کی میری خونه ؟اصلا خونه میری؟
من: آخر هفته ها الانم از خونه مستقیم اومدم اینجا!
+ با کی میری میای؟
- با داداشم پسر خاله هر کی که ماشین داشته باشه
+داداشت اینجا زندگی میکنه؟
من : یجورایی نه ... اونم مثل من تو خوابگاست !
+ چرا میگی زندگی نمیکنه ؟ اون اینجاست پس زندگی میکنه
- نه چون مجرده و خونش اینجا نیست و آخر هفته میریم خونمون و اهل اینجا نیستیم !
+ خوابگاه باشه ... بازم اینجا زندگی میکنین مگه زندگی نیست؟ چه متاهل چه مجرد! شغلش چیه که میگی تو خوابگاست!
- داخل x هست ( خدای من فرا تر نرو داری شناسنامه منو از زیر زبونم بیرون میکشی)
+ اوه چه جالب همسر منم اونجاست ! از کی کار میکنه ؟ کی استخدام شده
- حدود ۳. ۴ سالی هست !!!!!!!!!!
+ پس باید شوهر منو بشناسه تو کدوم بخشه ؟
.
.
.
پ.ن: حس میکنم بار بعدی که منو ببینه صورتش رو شطرنجی کنه رد بشه ! چون شغل داداشم رو فهمیده ... !
.
.
.
اون دختری که ۱۱ سالش بود تو کلاسمون بود اینبار دستش رو نشونم داد گفت ببین ... اینا رو همکلاسیام انجام دادن ( پوست دستش رو با ناخن زخم کرده بودن ) گفتم به معلمت بگو گفت بهش گفتم اما توجهی نمیکنه