۶۲۱🦖
اوقات شاد غنیمت و فرصت است
امام علی ع
اوقات شاد غنیمت و فرصت است
امام علی ع
ی خانمی گفت وقتی به دنیا اومدم مادرم همیشه همیشه میگفت من نتونستم دانشگاه برم چون تو به دنیا اومدی ... نتوستم این کار رو انجام بدم چون تو به دنیا اومدی ، این کار رو انجام ندادم چون تو به دنیا اومدی گذشت تا اینکه خودم ازدواج کردم و بدون برنامه حامله شدم وقتی فهمیدم نمیتونستم نفس بکشم و انقدر ناراحت بودم و میگفتم زندگی من نابود شده چون مادرم و عاقبتش جلو چشمم بود که اون بخاطر بچه نتوست هیچ وقت زندگی کنه اما زود خودم رو جمع و جور کردم و خواستم به همه ثابت کنم که من میتونم مشکلات رو حل کنم ...پس برای ارشد امتحان دادن و قبول شدم امااا اول مهر مجبور به زایمان شدم ...
همه مون با شوک نگاه میکردیم ... که آیا دانشگاه نرفت ؟؟؟!!!
و گفت من با بچه درس ارشد رو خوندم و ازش نگهداری کردم با اینکه سخت بود اما کوتاه نیومدم و موقعی که دوستام خواستن مسافرت برن منم رفتم بدون دخترم ... درحالی که مادرم هیچ وقت با دوستاش بیرون نرفت و خوش نگذروند و وقتی کارهای منو دید با اندوه سرش رو تکون میداد و میگفت معلوم نیست داری چیکار میکنی با زندگیت
این حرفی که میخوام بگم هیچ سندی چیزی نداره و فقط چیزی هست که خودم فکر میکنم
بیشتر خانم ها تمایل دارن برای زایمان سزارین انجام بدن چون دردش کمتره ؟! ولی چیزی که که من دیدم بعضیا و شاید بیشترا بعد از سزارین مویرگ صورتشون پاره میشه ، مژه و ابرو شون میریزه و کل صورتشون پف میکنه و بعضی وقتا کل پوست بدنشون مویرگشون میترکه ... عین اتفاقی که برای نیلی افتاد ... درحالی که من خانمهایی که زایمان طبیعی داشتن همچین چیزی ندیدم ! تو کارآموزی یکی از دخترا گفت استاد نمیشه ازدواج کنیم ولی بچه از پرورشگاه بیاریم ؟ استاد گفت تو هنوز داغی ...
پ.ن: خدایا میشه تجدید نظر کنی و بهشت رو بفرستی زیر پای آقایون ؟؟
تو فیلم جینی و جرجیا .... مادر جینی از همسایه شون پرسید بچه ات کجاست تو مهمونی نیست ! اونم گفت افسردگی داره
بعد من تو کلاس زبان تاپیک درباره چجوری تو این دنیا روحیه مون رو مثبت نگه داریم درباره افسردگی و خودگشی حرف زدم
همه با تعجب نگام کردن ... که خودگشی ؟؟ مگه تا حالا انجامش دادی ؟؟؟ انگار هیچکدوم اصلا درباره افسردگی و افسردگی بعد از زایمان که خیلیییییی رایج هست هیچی نشنیدن !!!!!!!!!!!
مه رخ درباره افسردگی خواهرش میگفت که وقتی بچه دومشون به دنیا اومد به همه چیز وسواس پیدا کرده بود و اصلا نمیتونست چیزی رو تحمل کنه و اگر بچه اولشون چیزی جا به جا میکرد اون فورا اونجا رو ضد عفونی میکرد !!!!!! یا مینا گفت خواهرم خیلی حساس شده بود و نمیتونستی بهش چیزی بگی فورا گریه اش میگرفت و خواهرم جزو اونایی هست که پوست شون خیلی رنگ پریده هست و عمه ام گفته بود مگه سیاه تر از ستاره (خواهر مینا) هم داریم ، مینا گفت وقتی خواهرم شنید خیلی ناراحت شد ولی بعد اونم به روش خودش عمه رو نشوند سر جاش و ی روز رفت پیش عمه نشست عکس ی کیف رو نشون عمه داد گفت عمه من این کیف دستی رو خریدم ... عمه نگاه کرد گفت چقدر ؟ ستاره هم گفت ۱۸ میلیون ... عمه هم با غیض نگاه کرده بود و گفته بود گرون نیست ؟! چرا ندادی طلا بگیری؟؟ ستاره هم چشماش رو جرخونده بود و گفته بود فقط چون دوسش داشتم گرفتمش... این دستمال رو میبینی ... (دیگه بقیه اش هم به همین روال )
ترم قبل ، درسی رو برداشتم که با سال بالاییها بود ، ولش کن
... چند شب بود مهستی ی مزاحم تلفنی داشت دیگه واقعا حوصله سر بر شده بود متاسفانه مهستی اسمش و اسم دانشگاه رو گفته بود ... ی درد سر بزرگی درست کرد کلی تهمت و کلی توهین و تهدید شنید ... فادیا گفت تقصیر خودته ، پسرا همه لا** ان این فقط میخواست بترسونت چون بهش گفتی باهات ساحلی نمیام و اینجوری به خاطر تهدیدش حاضر بشی باهاش بری خونه خالی
تو سریال جینی و جرجیا ... پدره بعد چند سال اومده خانواده اش رو ببینه تو یک ساعت متوجه همه احوال خونه میشه و به زنش میگه زن بچه مون دوست پسر داره و همزمان با ی نفر دیگه تو رابطه است و زنش میگه من تو خونه ام یا تو ؟ دو دقیقه اومدی تو خونه و بهم میگی بچه مون داره خیانت میکنه !؟
خب بعد همگی متوجه میشیم پدره درست میگه !
عکس کیف گربه ای رو با ی شازده رو پروفایل واتساپ اش دیدم
کیف گربه ای تو دانشگاه قبلی قبل از اینکه انصراف بدم هم اتاقی و هم کلاسیم بود ، واقعیتش انتظار داشتم زودتر از اینا ازدواج کنه مثلا نهایتا ترم سه نه ترم هفت ! چون خیلی فعال بود و تو همه گروه ها خودش رو جا میکرد
پگاه هم دو سال بعد از عقدش ازدواج کرد ... اینم انتظار داشتم زودتر ازدواج کنه
کیف گربه ای ی بار گفت با پسرای مهندسی جرئت حقیقت بازی کردیم و انگار پگاه از پسر معدنی پرسیده بوده تا حالا د رو بغل کردی و اون گفته بوده سال آخر دبیرستان بوده و برای خواستن اون دختر رو میخواسته و نه برای دوستی یا چیز دیگه ... پگاه خندیده بود که چرا برای ی بغل انقدر دروغ سر هم میکنی و اون گفته بود یعنی تو تا حالا بعد این همه خواستن و مخالفت خانواده و دوری ی بار سپهر ( متاسفانه هر چی فکر کردم اسم شوهر پگاه یادم نیومد و سپهر در نظر بگیرنش) رو بغل نکردی ؟! پگاه گفت تو چی کار به من داری ؟! پسر معدنی گفت نگو نه که باور نمیکنم
فانوسا انشا درباره "کیفیت زندگی تون چجوریه " باید چی نوشت ؟
I’ve been awake for days, so we out living life in the night Pray to god , man I hope I don’t die in the night
❤🎶
ی کار خوب پیدا کردم کار پاره وقت هست ( یک درصد هم ربطی به رشته دانشگاه ام نداره) اما خوبه
مثلا یک نکته مثبتش اینه سهمیه غذا داره و یکی مثل من که آشپزی نمیکنه خیلی خیلی خیلی خوبه
اما صاحب مغازه گفت دو نفر جلوتر از تو اومدن 💔 و احتمالا اونا رو بگیریم ولی حالا شماره ات رو بذار
سو
به دعای خیر شما نیازمندم ❤❤❤❤❤❤❤😢🥺
حرف درباره رییس دانشگاه شد
ساکورا گفت رییس دانشگاه عوض شده !
( منو ایران خبر نداشتیم !!!)
مه رخ گفت شما چطور خبر ندارید ؟
گفتیم خب نمیدونیم !
ایران گفت من فقط اسم مدیر گروه رشته مون رو میدونم تا حالا اصلا قیافه اش رو هم ندیدم
مه رخ گفت مگه میشه ! مدیر گروه ما به ما شماره میده میگه سوال داشتیم بهم زنگ بزنید
گفتیم والا مدیر گروه ما چشم دیدن ما رو نداره ندیده میخوان ما رو جر برن
ایران گفت من کار داشتم استاد مدیر گروه جواب نمیداد بعد از بیست بار زنگ زدن دید واقعا انگار ی مشکلی هست گفت لطفا پیام بدهید
مه رخ باورش نمیشد😅
حرف زدن با فری اینجوریه
میگه ۲+۲
میگی ۴
میگه نه منظورم اینه انتگرال ازشون بگیر و بعد میخوام که میشه آیا این عدد رو داخل دایره مثلثاتی روی منطقه چهارم شیب شون پیداکنی و ازشون جذر بگیری ؟!
دقیقا همینجوریه درباره ی چیز دیگه حرف میزنیم و فری میگه نه تو از بعد هشتم قضیه رو نگاه کن که برگات میریزه
با فری حرف میزدم گفت میشه بلند حرف بزنی
گفتم بار قبل هم همینی رو گفتی واسه همین اومدم ی جای خلوت تا بلندتر صحبت کنم
گفت فرقی نکرده
گفتم من الان دارم داد میزنم !
گفت مشکل من داد زدن نیست مشکل من گرفته بودن صدات هست مثل کسی که کلی گریه کرده باشه انگار صدات کلی انرژی منفی داره
گفتم ببین کی این حرف رو میزنه ؟ کسی که خودش سرکار هست؟
گفت ما دوتامون شرایطمون یکی هست ... پول ربطی به حال خوب نداره ، تو اگه عرضه داشته باشی حالت رو میتونی خوب کنی و اصلا ربطی به سرکار بودن یا پول داشتن نداره!
پ.ن: فقط منم که فکر میکنم فری داره چرت و پرت ردیف میکنه؟
با نونام حرف میزدم گفتم مردم میگن چرا دیت نمیری؟ درحالی که انگار تو باغ نیستن ... انگار زنده نیستن که نمیدونن دیت رفتن پول میخواد !
شنبه باید انشا (lecture) درباره "شما درباره کیفیت زندگی خودتون چه فکری میکنید " بنویسم
من تو حالت عادی نمیدونم این یعنی چی ؟
حالا این موضوع بهتری هست
موضوعهای که قبل این پیشنهاد شد
لایف استایل
تقویت زندگی کاری و زندگی شخصی
پیشنهادات برای بهبود و اصلاح برنامه ریزی گروهی
ی چیزایی بود مغزم سوت کشید
۱- شیرینی فروشی خط خورد باید دنبال ی حای بهتر بگردم🧐
۲- این دکتر آزمایشگاه رفته مسافرت و دیگه برنگشته ... برگرد و تکلیف منم مشخص کن 😒
۳- تو سریال جینی و جرجیا ... مثلا دارن انگلیسی حرف میزنن اما اصلا هیچی نمیفهمم وقتی گوش میکنم به حرفهاشون انگار حروف الفبای زبان انگلیسی هم بلد نیستم ... جلل خالق ... انگار لهجه شون واسه ماساچوسته... حاجی ناموسا
۴- چرا مهرخ داره انقدر حرف میزنه و اونم بلند بلند و ی فحش خیلی رو مخ رو تکرار میکنه
۵- صداش خیلی جیغه ... مثل میخ میشینه تو سر 😖😖😖😖😖😖
۶- جیغ عروسکی نه ... ی جیغ بد طور
۷-
اگر چیزی رو باور ندارید هیچ وقت شروعش نکنید
اون روز یکی از دخترا ازم پرسید کلاس زبان میری ؟ گفتم آره ...! میخوای بیای ؟ گفت آره دلم میخواد ... گفتم هدفت برای زبان خوندن چیه ؟ ... غیر از کتاب زبان ، فیلم انگلیسی زبون نگاه میکنی ؟ هیچی نگفت و بعد با من من گفت فکر میکنم خوبه خب زبانه دیگه ... من هیچ فیلم خارجی نگاه نمیکنم چون رو مخه زیرنویس بخونی و اون با ی زبان دیگه صحبت کنه ...گفتم ببین اگر واسه این میخوای شروع کنی چون مهمه یا همه میرن اصلا شروعش نکن ... تقریبا همه بچه های اتاق ما شروعش کردن و ولش کردن و بعد باز از صفر شروع کردن ، این وقت تلفیه ، پول هدر دادنه ... اگر واقعا میخوای شروعش کنی شروعش کن
نگاش میکردم و پیش خودم میگفتم یکم اشتیاق نشون بده تا منبع خوب برات معرفی کنم ... خواهش میکنم
اما گفت خودمم نمیدونم
اینجوری که گفت دیدم خیلی بد باهاش حرف زدم پس گفتم ببین این بد نیست همینجوری زبان بخونی خیلی خوبه بالاخره زبانه میخوای شماره آموزشگاهی رو که میرم رو بهت بدم ؟
گفت نه خودم میرم نیاز نیست
.
..
.
دو روز بعد دیدمش گفتم رفتی ؟ صحبت کردی ؟ گفت نه هنوز
پ.ن: حرصم میگیره 😐
۱- خوشم از خواهرم میاد هر سه ماه ۱۲ ساعت میاد خونه ، و هر وقت حرفی داشته باشه از پشت تلفن فتوا میده
۲- خب استاد رو رفتم پیشش گفت ما اصلا نیرو نمیخوایم و همه کادرمون تکمیل هست و یکم نگام کرد و گفت آشنا میزنی ؟! گفتم از شاگرداتون بودم ( البته که جزو دانشجوهای سوگولی و پاچه خوار استاد نبودم :/)
۳- برای شیرینی فروشی باید از مرجان مهربون راهنمایی بخوام
نونام میگه اگر تو داداشات مثل انسان های متمدن فکر میکردم اصلا موردی واسه نگرانی نبود وقتی قضیه شیرینی فروشی رو به داداش متاهل ات بگی قطعا میگه من با این پرستیژم بری اینجا کار کنی آبروم میره پیش دوستام که خواهرت فلان جا کار میکنه ، بعد به همین آدم بگی اوکی بیا هر ماه ۶ تومن بهم بده میگه من دارم واسه پولم زحمت میکشم چرا باید به تو بدم ؟
یا داداش سینگل ات کلا مخش تاب داره و فقط یک لحظه گوشیت رو جواب ندی فکر میکنه تو کوچه پس کوچه داری عرق سگی میخوری یا اصلا با همین رفیق های دخترت رفتی کنار دریا ... و اون فکر میکنه همین رفیق های دخترت هم ممکنه بهت تجاوز کنن ... خدای من
پ.ن: اصلا مغزشون کار نمیکنه🤦♀️🤏
۱- منو مهستی از ی تایپ ... (یعنی تموم ملاکهامون حداقل از لحاظ ظاهری) ... خوشمون میاد
۲- بیشتر وقتها ناراحت بودم از اینکه نظرم با بقیه فرق میکنه و سفت و سخت موافق این بودم که درست فکر میکنم و خب بقیه هم میگفتن نه ما درست فکر میکنیم ... اون روز تو کلاس زبان استادمون گفت قطعا ایران نرمال نیست ... پیش خودم گفتم خدا از زبونت بشنوه ( منظورم دین نیست ، اصلا منظورم فکرهای دینی نیست )
۳- الان فهمیدم هر کدوم از اعضای خانواده ، انتخابی که برای یکی دیگه داره ... هیچ وقت در نظر خودش بهترین نیست مثلا نونام گفت من خیلی دلم میخواست فلانی با تو ازدواج کنه ( جوری گفت انگار اون با ازدواجش به من خیانت کرده و من این پسر رو فقط شب عروسیش دیده بودم :/) گفتم از نظر من فلانی قدش کوتاهه :/ و تایپ من نبود
بعد نونام گفت پسر قد بلند کم شده ، هر کی از واسه من میاد قدش کوتاهه
بعد نگاه من اینجوری بود که : خدایی آدمی که خودت خوشت نمیاد رو به من پیشنهاد میدی !
۴- بخاطر آیه ... اقوام پیشنهاد میدادن به پسرای مجرد فامیل که آیه دختر خوبیه باهاش ازدواج کنید ... مثلا اولا به داداش متاهل گفتن اون گفت نه آیه تایپ من نیست ... بعد داداش متاهل که ازدواج کرد به داداش سینگل میگفت آیه رو بگیر دختر خوبیه :/!
تو فکر این آدما چی میگذره ؟؟
۵- میدونین آدم منطقی خیلی هست اما آدمی که عاشقت باشه خیلی خیلی کمه ...
همین رو داشتم میگفتم که سیلی حقیقته ! مه رخ گفت یعنی چی؟ گفتم یعنی تو دختر خوبی هستی ، قیافه خوب و صورت خوشگلی داری ، مادر بچه هام هستی اما عاشق ات نیستم ( به قول فادیا در طوللل گذر زمان فقط بهم وابسته شدید)
۶- مینا میگه من اولین بار وقتی دوست پ گرفتم ،داداش کوچیکم گفت مینا خودت خجالت نمیکشی با این انتخابت ؟؟؟ واقعا تو روت میشه تو خیابون با این راه بری؟ گفتیم الان واسه غلام چی میگه ؟ گفت اتفاقا از غلام راضیه میگه اگر خواستید ی زمانی ازدواج کنید حتی خونه خودم رو میدم و نگران خونه نباشید .... بعد من حرفای داداش رو درباره خونه با خوشحالی واسه غلام تعریف میکردم ، غلام گفت قرار نیست زندگی ما دوتا اینقدر بی خود باشه که من بعد ازدواج باهات بیام خونه بابات و بشم داماد سرخونه
۷-
۱- آذین فیلم های دورهمی عید رو نشون میداد ، مهرخ گفت آذین این دماغ داداش کوچیکت از تو بزرگتره
آذین گفت مهی خیلی بی شعوری🤣
۲- دو هفته دیگه باید اثاثم رو جمع کنم و از خوابگاه برم
۳- واقعا از دست همه چیز عصبیم
دلم میخواد همه این زندگی رو بالا بیارم
از تیر متنفرم
همه اتفاقات بد زندگیم و نا امیدی هام تو این ماه جمع شدن
این زندگی آخرش میخاد به کجا برسه ؟
حس میکنم امروز قراره خیانت رو از همه جا ببینم
اینکه هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست
واقعا باید چی بشه؟ امروز باید استاد ام رو ببینم و اون تو تخم چشام زل بزنه و بگه من اصلا تو رو نمیشناسم
خنده ام میگیره از این همه وقاحت و پولکی بودن آدما
خدایا میشه اگر روزی ی جایی قبولم کرد ... همکارام مهربون باشن ❤
Last night was really cherry onthe cake 🎶💫❤
بچه ها
داداشم اینجا رو میخونه و خیلی آشغال طور رفتار میکنه و میگه دوستات هرزن😵 ( انگار دوستای خودش پیغمبرن ...دوستای خودش ی مشت حیوان جهش یافته هست نشون به اون نشون دختر مردم رو زدند حامله کردند و آخرش زیر بار چیزی نرفتند )
و من باید برای آرامش خودم از اینجا برم هر کسی آدرس جدید میخواد بگه تا امشب وگرنه بعدا نمی یابینم 🌱
آیا میدانستید ۹۵ درصد کلمات زبان بلوچی ، کردی ، مردم وزون ، بیشتر کلمات کاربردی مردم یزد و کرمان ... از ترکیب زبان پهلوی ساسانی و اشکانی هست 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
حتی مردم بوشهر که تو لهجه خودشون آخر فعلها ist اضافه میکنند اینا هم جزوشونن 💥
خارجی که چه عرض کنم ماکه هم وطنیم بریم یه شهر دیگه ایران یکم لحجمون فرق داشته باشه هم همچیو دوبله سوبله حساب میکنن!😐
یا
یکی از دخترای جنوب ازدواج کرده اومده شمال زندگی میکنه، میگه خودم میرم خرید دوبرابر حساب میکنن شوهرم میره چون با لهجه گیلکی حرف میزنه تخفیف میدن بهش!!!😐
خدایا ازت خواهش میکنم فردا پشت ی نفر باشم که درس رو خیلی خوب خونده باشه ... خواهش میکنم من باید معدلم بالا بره💔
واسه امتحان میانترم و پایانترم تمرکزم رو گذاشته بودم واسه سه مبحث چربی ،پروتئین و دی ان آ ...
الان دارم سوالات سال قبل رو بررسی میکنم و میبینم از ۴۰ سوال فقط ۵ تا ۶ سوال مربوط به این سه مبحث چربی ، پروتئین و دی ان آ هست بقیه کامل از چرخه کربس و ایناست
حس میکنم خیلی بد رو دست خوردم ، انگار این مباحثی که خوندم اصلا تو امتحان نمیاد 😐 حس میکنم میوفتم😕