۶۱۵🦖

عکس کیف گربه ای رو با ی شازده رو پروفایل واتساپ اش دیدم

کیف گربه ای تو دانشگاه قبلی قبل از اینکه انصراف بدم هم اتاقی و هم کلاسیم بود ، واقعیتش انتظار داشتم زودتر از اینا ازدواج کنه مثلا نهایتا ترم سه نه ترم هفت ! چون خیلی فعال بود و تو همه گروه ها خودش رو جا میکرد

پگاه هم دو سال بعد از عقدش ازدواج کرد ... اینم انتظار داشتم زودتر ازدواج کنه

کیف گربه ای ی بار گفت با پسرای مهندسی جرئت حقیقت بازی کردیم و انگار پگاه از پسر معدنی پرسیده بوده تا حالا د رو بغل کردی و اون گفته بوده سال آخر دبیرستان بوده و برای خواستن اون دختر رو میخواسته و نه برای دوستی یا چیز دیگه ... پگاه خندیده بود که چرا برای ی بغل انقدر دروغ سر هم میکنی و اون گفته بود یعنی تو تا حالا بعد این همه خواستن و مخالفت خانواده و دوری ی بار سپهر ( متاسفانه هر چی فکر کردم اسم شوهر پگاه یادم نیومد و سپهر در نظر بگیرنش) رو بغل نکردی ؟! پگاه گفت تو چی کار به من داری ؟! پسر معدنی گفت نگو نه که باور نمیکنم

۴۴۲⚘

افروز مزدوج شد !!! 

البته از همون ترم یک معلوم بود دنبال یار هست ☺ 

 

این یار از قبل افروز رو میخواسته ، یعنی دانشجو نبود ... 

ی کاری که افروز تو دانشگاه انجام میداد پسرارو عاشق خودش میکرد بعد که پسر جلو میومد افروز میگفت به شرطها و شروطها نمیخوامت !! 

میگفتم افروز تو از اول میدونستی پسر ترم ۳ که تازه از دبیرستان وارد دانشگاه شده حتی سربازی نرفته و شغلی نداره تو این وضعیت ... چرا اصلا باهاش دوست شدی ؟! 

گفت حالا

😶😶😶😶😬😬😬😬

اینکه یار الانش چرا الان بهش رسیده رو نمیدونم ... یعنی بارها واسم تعریف کرد اما چون یکم 🤏 اغراق میکرد ، مغزم به طور خودکار خاموش میشد و داده های ورودی رو نمیگرفت 🙄🙄🙄

۳۴۶🦊

رایحه های جالب :

رز و وانیل ... هر دو بوشون خوبه ❤

 

اکالیپتوس و خاک بارون خورده ... اکالیپتوس محصول ویکس اش بوش خوبه ولی خودش یکم غیر قابل تحمله 😅😅🤣🤣 ، بوی خاک بارون خورده خوبه❤

 

خامه و عسل ... بوی خوبی داره💛

 

قهوه و بلوبری ... بوی قهوه ملایم خوبه 💜، بلوبری تا حالا ندیدم 

 

پ.ن: قبلا افروز ی اسپری داشت بوی مربای آلبالو میداد و خیلیم خوشش میومد هر روز صبح به خودش میزد ... منم با تعجب سر اسپری رو گرفته بودم جلو بینیم پیش خودم میگفتم واقعا بو مربا میده 😅😅😅😅

 

۲۸۶🐈‍⬛

دختر : نگار من کجا رفت ؟

پسر : تو سر زمین قلبت دنبال تخت پادشاهیه 

 

پ.ن: جالبن 🥲🥲🤣🤣🤣🤣

تو دانشگاه قبلی ترم یک بودیم افروز با ی پسر مهندسی حرف میزد به امید دوزی که تفاهم داشته باشن ، و اون روزا زیاد میرفتن ساحل و ساندویجی ... ی روز پگاه از اون طرف گفت افروز چرا بعد اینکه رفتی ساندویج خوردی رژت پاک شده !

نکنه پخش شده بود تو ترسیدی لو بری و پاکش کردی ؟!

افروز گفت خب عادیه ، تو هم ساندویج بخوری همینجور میشه 

پگاه گفت نههههه اون پاکش کرده !

 

 

حالا حوری ک اینا رو واسش تعریف میکردم گفت اوف اوف ترم یکی ، دلت میخواد 🤣🤣🤣🤣🤣

۲۵۱🐈‍⬛

دوربین ، هدیه به افروز ، اون پسر سریش دانشکده ادبیات

ادامه نوشته

۲۲۹🐈‍⬛

۱- یکی از دخترای گروه گفت ما دهه هشتادیا بیشتر از سن مون میفهمیم ، با همه گرایشا اوکیم و با پسرا راحت تریم و... یکی از سال بالاییا نوشت اتفاقا دخترای نسل قبل سر به زیر تر بودن در حالی که دهه شما دیده شده با پسرا درگیری فیزیکی داشتن !😶( خدایا توبه ) 

۲- خواهرم پیام داده حس ات تو کلاس چجوریه ؟؟ مادر بچه هایی!🤣🤣

۳- استاد خودش میگه ارائه میخوام ازتون ، اما یکی از دخترای خودشیرین کلاسمون میگه استاد حالا نمیشه امتحان بگیرین ؟😒

۴- تو کلاس زبان یکی از دخترا پشت سر هم( ! )تکرار میکرد استاد تاریخ میانترم کی هست ؟؟ یکی از بچه اا گفت مهلت بده شاید میانترمی در کار نباشه 🤦‍♀️😒😑

۵- چرا بعضیا انقدر امتحان دوستن ؟ ی پاورپوینت میسازی ۲۰ میگیری خلاص ... امتحان چه صیغه ایه  😭

۶- اون رشته قبلیم دخترا زنگ میزدن به افروز بیا بریم ساحل پسرا هم هستن ... افروز و پگاه برمیگشتن خوابگاه تا افروز عصبی میگفت خودشون رو مسخره کردن ده تا دختر با ی پسر ! 😲🤣🤣🤣🤣🤣

۷- اون سال ی اکیپ درست کردن تعداد پسرا بیشتر از دخترا بود و افروز جلو کنابخونه  بهم گفت ببین دلت میخواد تو ی گروه باشیم که پسرا هم باشن و راحت باشیم بریم بیرون و... 😶😶😶😶 گفتم میدونم منظورت چیه اما من اون طور دختری نیستم که با ی جمع حتی دختر بیرون برم😶 گفت آها فهمیدم 

بار بعدی پشت کتابخونه دانشگاه بودیم لعیا میخندید بهم میگفت پسرا آب شنگولی خوردن و با هم ساحل بودن و پسر معدنی معده درد گرفته ... افروز با ی حالت ترس منو نگاه میکرد میگفت ببین اب شنگولی فقط بو داره همین ! 😑🤣😑🤣😑🤣😑🤣

۸-‐ دیگه چیزی یادم نمیاد 🌝🌚 .تمام .

 

 

۱۹۳

یکی از دوستای دبیرستانم دانشگاه تهران قبول شده بود گفت روز اول وقتی از کلاسا برگشتم رفتم طبق معمول بخوابم وقتی پاشدم تا همه رفتن تو اتاق مطالعه ! دارن درس میخونن ... اینم واقعا واسش سوال بوده مگه باز کنکوره ؟! انقدر جدیت ! 

از طرف دیگه 

اون سالی که من رفتم دانشگاه ، تو اتاق مطالعه هیچ کس نبود  همه ساحل ، فقط اون هفته که امتحانا بود میدیدی تازه دخترای مهندسی دارن میان 

افروز آخرررر از همه اومد دانشگاه ، دو هفته از شروع کلاسا گذشته بود ، یکی از پ که دلداده افروز شده بود با تعجب میپرسید تو چرا دو هفته نبودیه ؟! افروزم گفت دلم نخواست 😃

باز یکی از استادا بهش گیر داده بود خانم شما دو هفته سرکلاسای من نبودی ... حدود هفت جلسه !🤔

دانشگاه با دانشگاه فرق میکنه ... استادمون میگفت شما هیچ فرقی با دانشجو های تهران ندارید فقط اونا بر‌خلاف شما میخونن  

پ.ن: فکر نکنید خفن هست که سر کلاسا نباشید ، استادا تلافی میکنن و افروزم مشکل داشت که نتونسته بود بیاد واسه پسرا و استادا قیافه میومد و خودش رو دست کم نمیگرفت

۱۴۴🍀

 

اما ترم دو بودیم افروز خیلی عصبی بود بخاطر اینکه استاد نمره اش رو نداده بودن حالا یا شوخی بود یا از عصبانیت افروز میگفت ترم بعد باید برم خانه مومک 😐... یکی از دخترای مهندسی میگفت استاد ما واسش چشم و ابرو بیای نمره بهت اضافه میکنه 

اصلا همون ترم یک استاد عمومی خودش تو کلاس گفت من بر اساس تیپ تون بهتون نمره میدم ... یعنی بدون کرم و رژ بری سر کلاس ی دانشجو معمولی رو به ساکت باشی استاد حق ات رو بهت نمیده !

این وضعیت دانشگاه ها هست اون وضعیت بعدش واسه استخدام هست 

اصلا برید به جهنم 

۱۲۰🍀

من و افروز و دینا ... از رشته مون انصراف دادیم ، به همین قشنگی و خوشمزگی 

دینا همون ترم یک بین کلاسا میرفت سمت ساختمون مرکزی تا کارمندای اونجا راهنمایی اش کنن که کی میتونه انصراف بده 

افروز پیامم داده بپرسه همون دانشگاه قبلی رو انتخاب میکنم یا نه ؟! 

 

ادامه نوشته بعداز چت کردن با افروز 

...

عه افروز واسه انصراف تایید نهایی رو نزد... نمیدونم دلیلش چیه ولی میخواد برگرده و ادامه بده 

 

پ.ن: درسته اون بالا نوشتم انصراف قشنگ و خوشمزه است اما حتی وقتی اشتباه انتخاب رشته کنی یا حتی ببینی جات تو اون رشته نیست موقع برگشت ترس داری ... اینکه اگه برگردی قراره چ بلایی سرت بیاد 😐

۵۸🕊

Savage love! 

قطعا خیلی حرف برای گفتن دارم ولی میگم ولش کن 

ان شاءالله دانشگاه ها از ترم جدید باز بشن ، منو نونا هم بریم ... خیلی وقته از اون بعد دختر بودن خودم فاصله گرفتم واقعا افسرده شدمه 

 

میگه تو داری خودت رو لوس میکنی جلو من (=عشوه میای )، گفتم نه نه اصلا !!!!!!!

و چیزهایی که تو ناخود آگاهت هست و تو بدون اینکه بدونی داری ازش استفاده میکنی رو آتو میگیره تا اذیتت کنه . همه اینا باعث میشن واسه خودت... مثل خودش رفتار کنی و چیزایی که خودش دوست داره رو دوست داشته باشی تا کمتر اذیت بشی :/

 

* افروز و پگاه : بیا لاکت بزنیم تا بیشتر رنگ دختر بگیری .