افروز مزدوج شد !!! 

البته از همون ترم یک معلوم بود دنبال یار هست ☺ 

 

این یار از قبل افروز رو میخواسته ، یعنی دانشجو نبود ... 

ی کاری که افروز تو دانشگاه انجام میداد پسرارو عاشق خودش میکرد بعد که پسر جلو میومد افروز میگفت به شرطها و شروطها نمیخوامت !! 

میگفتم افروز تو از اول میدونستی پسر ترم ۳ که تازه از دبیرستان وارد دانشگاه شده حتی سربازی نرفته و شغلی نداره تو این وضعیت ... چرا اصلا باهاش دوست شدی ؟! 

گفت حالا

😶😶😶😶😬😬😬😬

اینکه یار الانش چرا الان بهش رسیده رو نمیدونم ... یعنی بارها واسم تعریف کرد اما چون یکم 🤏 اغراق میکرد ، مغزم به طور خودکار خاموش میشد و داده های ورودی رو نمیگرفت 🙄🙄🙄