۳۷۰🥭

ی سریال فانتزی گرگینه طوری رو شروع کردم و تا قسمت ۶ اومده و هفته ای یک قسمت میاد و انقدر جذابه دیدم صبر من برنمیتابه این همه منتظر باشم پس رفتم رمانش رو پیدا کردم و دارم رمانش رو میخونم ... خیلی وقت بود همچین چیز دوست داشتنی ندیده بودم داستان درباره زمان بعد از پخش شدن ی ویروسیه شبیه کرونا که مردم ژن شون به گرگینه ها جهش پیدا کرده و تو ی مهمونی بچه ها که تو حیاط بودن یکی از بچه ها که کم سن تر از بقیه بود رو دوره میکنن و گیر میدن بهش که گونه تو چیه ؟ اکر از گونه پستی میزنیمت همون موقع یکی از بچه های میزبان کمکش میکنه تابهش قلدری نکنن ... حالا داستان سالها بعد رو نشون میده که چطور عشق دوران کودکی و یک طرفه میخواد جلو بره !

Mooah mooah

این شما و این کیفیت ۲۱۶۰ ...

چی هست؟ ببین میره تو حلق بازیگرا از شدت کیفیت

ببین جوشای پیشونیش معلومن:)

منافذ پوستشو میتونم ببینم💔

البته خب برای پولداراست ... اما برای یک بار دیدن می ارزه🤝

۳۶۰🥭

فیلم و سریالایی که دیدم :

۱- Thirst2009: خوب بود هعی بد نبود ، داستان درباره کشیشی هست که خون آشام میشه و عاشق همسر دوستش میشه ( ناموسا من نمیدوستم به خیانت میرسه وگرنه چندان تمایل نداشتم)

۲- اسکویید گیم فصل سوم : من خوشم اومد کاری به بقیه ندرم

۳- pump up the healthy ... بوخودا از بیکاری تو جنگ نشستم ۷ تا قسمت رو نگاه کردم ... قضیه درباره دختریه که چون اضافه وزن داره رلش ؟ زیدش ؟ باهاش کات میکنه ( اضافه وزن نداشت فقط اندکی شکم داشت) این دختر هم میره باشگاه وزن کم میکنه و ادامه داستان و اینا آخرش نفهمیدم چی شد

۴- رومئو ژولیت 1968... بریتانیایی اصیل ، عاشقانه ... من اینو یک گیگ از تلگرام دانلود کردم و بعد متوجه شدم گویش حرف زدنشون عین فیلم ابوعلی سینا هست ( مثلا ای رومئو برایمان چه آورده ای ؟ ) خلاصه از ترجمه ی فارسیش خوشم نیومد

* آمریکایی میبینم اما سایت رایگان ندارم و تلگرام هم پروکسیام ضعیفن یا من نتم ضعیفه ...

آیا فلان زبان تو سریال رو مخه؟ اولش آره ... خیلی زیاد ... اما بعد وقتی هندی ، سوئدی ، فرانسوی ، تایوانی و تایلندی و ژاپنی نگاه کنی ... به همه ی زبونها بی حس میشی

۳۴۱🥭

سریالهایی که دیدم:

۱- آنچه بعد از عشق می آید : عاشقانه بسیار آروم ... قضیه اینه ی نفر مهاجرت میکنه و تو کشور مقصد فورا میره تو رابطه... بیشترا خوششون نیومد چون اینا با هم دوست بودن و دختر پسر رو مثل شوهرش میدید مثلا یک دعوایی داشتن بخاطر اینکه چرا شبا تا دیر وقت تو مغازه کار میکنه ، چرا عروسی همکارش که قول داده بود میاد نیومد ... تنها تکیه گاه دختر تو کشور غریب فقط دوست پسرش بود و رلش تازه دانشگاه رو تموم کرده بود و همه جا کارآموزی وایمیساد. بعد ژاپنی ها ی رسم دارن که از هیچکس نباید پول قرض کنن و مرد ژاپنی درون گرا و خجالتی هست اما بعد ازدواج ازدواج میشه ی قرارداد و هیچ تعامل و حرف زدنی نیست ... تو این فیلم این دختر با ی پسر اصل ژاپنی میره تو رابطه و همینکه رابطه شون عمیق میشه تازه دختره متوجه میشه با کی رفته تو رابطه و ادامه سریال درباره اینه بعد از ۵ سال همو میبینن و نشون میده چطور برمیگردن بهم .

۲- وقتی زندگی بهت نارنگی میده : درام ، عاشقانه ... دختر و پسر خیلی خوشگل بودن خیلی خوب بازی کردن ... اما فقط ۵ قسمتش رو دیدم چون محال بود گریه نکنی ... دوسش داشتم اما تو رو خدا زیاد گریه کردم

۳- قهرمان ضعیف کلاس: خیلی خوب بود ... داستان درباره پسری هست که تو مدرسه شون قلدری میکنن تو فصل اول با خودکار از خودش دفاع میکرد وقتی شروع میشه نشون میده پسر داستان بخاطر آسیب دیدن دوست صمیمیش،تو فصل یک و اینکه فکر میکنه به کما رفتن دوست صمیمیش بخاطر اونه خیلی خیلی غمگینه اما دوستایی داره که کمکش میکنن از قربانی کردن خودش بیرون بیاد ... اتاق خیلی خیلی خوب اینکه دوستش قسمت آخر بهوش اومد

۴- خانواده استثنایی : فانتزی ... من ارتباط نگرفتم با شخصیت های اصلی داستان :( ...پدر داستان میتونست تو گذشته سفر کنه و دختر کوچیکه مدیوم بود فکر های بقیه رو میخوند ... البته ما هم داریم اینکه میگیم کسیکه تو بعد خیلیییی بالایی باشه و بعد کلی ریاضت کشیدن تو بیداری میتونه برون فکنی کنی تو ذهنت میگی فلان تاریخ فلان مکان از گذشته میری به گذشته اما نباید ی سر سوزن حتی فکرت کج بره ... که خب این آقاهه تو سریال به صورت حلوایی و کیلو کیلو این توانایی رو داشت ... من فقط نگاه میکردم دختر کوچیکه ایا به کراشش تو مدرسه میرسه یا اون خواهر خانواده کی وزن کم میکنه وگرنه خبر ندارم داستات کلی درباره چی بوده

۵- مغازه ای برای قاتلان : فقط سه قسمت اول ... خیلی جنگی بود روحیه لطیف دخترانه ام تحمل انقدر بزن بزن رو نداشت ... آخه ی دختر تو طبقه ۵ ام چرا باید به جای ی کمد سفید صورتی ی کمد آهنی ضد گلوله داشته باشه؟!

۶- قصر تسخیر شده : درباره ی دختر هست که مادربزرگش دعانویس بوده و خودشم شده دعانویس و به بند الهیش ی جن عاشق ؟ وصله ... تو سریال نشون میده ولیعهد وقتی ده سالش میشه اجنه وراثتیش فعال میشه که ی دیو هست و داره سعی میکنه بدن ولیعهد رو تسخیر کنه و این دختر انگار میخواد ولیعهد رو نجات بده اما... انقدر راست و دروغ و تخیلات نویسنده قاطیش بود که فقط دو قسمتش رو نگاه کردم چون کسیکه خودش شمن هست و جن بهش وصله نمیتونه جن گیری کنه اتفاقا حال بقیه رو بدتر میکنه و ممکنه شخص درگیر به جنون برسه خود اونایی که تو ماوران میگن نور تاریکی رو از بین میبره ... تاریکی که تاریکی رو از بین نمیبره!

۷- آقای پلانکتون : عاشقانه کمدی خانوادگی ...ی دختر و پسر که رل بودن خیلی بد از هم جدا میشن ... خیلی داستان جالبی داره کل داستان درباره پیدا کردن پدر بیولوژیکی پسر داستن هست

۸- وقتی تلفن زنگ میزند : این خیلییی طرفدار داشت ... اما من خوشم نیومد ... عامو مگه میشه اسم زنی تو شناسنامه ات باشه بعد ۵ سال ؟! باهاش رابطه نداشته باشی ... با احترام از نظر من خیلی غیر واقعی بود

۹- خانواده انتخابی : من ورژن چینیش رو تا اندکی دیده بودم این روفقط قسمتهای اولش دیدم و بعد ولش کردم داستان درباره پدر و دختری هست که دو تا پسر دیگه رو میارن تو خونه خودشون تا بزرگشون کنن و تحت حمایت باشن

۱۰- با شوهرم ازدواج کن : با عرض پوزش من اینو تا آخر نگاه کردم ... قضیه اینه تو دوره نامزدی شوهرش کلاه سرش میزاره و بعد ازدواج خانمه میشه نون آور خونه و میمیره اما به گذشته برمیگرده تا دوباره زندگیش رو تغییر بده

۱۱- پولدار و کارآگاه ... کامنتهاش رو ک کردم همه گفته بودن کسی عاشق نمیشه... پس فقط قسمت اول رو نگاه کردم

* جدیدا اینجوری شدمه وقتی سریال رو نگاه میکنم اول باید چک کنم ژانرش عاشقانه هست یا نه

🌻☕️

۹۶۹🧁 فیلم و سریال بهم معرفی کنید

فیلم و سریال بهم بگید❤

کمدی و عاشقانه و وسترن و فانتزی و دبیرستانی باشه

فقط زبانش انگلیسی باشه ( سوئدی و فرانسوی و ایتالیایی و... نباشه )

( بعضی از کمدی ها مثل فرندز ، بیگ بنگ تئوری ، چطوری من مادرت رو دیدم ... اینا رو متوجه نمیشم به چی میخندن اما طنزی که امیلی در پاریس داره رو میفهمم )

۹۲۴🧁

امروز شروع کردم سریال "۱۳ دلیل برای اینکه " رو ببینم .

میخوام داستان رو لو بدم تا اونجایی که نگاه کردم :

داستان درباره دختری هست که تازه میخواد وارد دبیرستان بشه اسمش هانا هست .قبل از اینکه مدرسه شروع بشه با یکی از همکلاسیای پسرش تو سینما ذرت و بلیط میفروشه . هانا دوستی داره به اسم کت . کت خونه شون داره جا به جا میشه و میخوان به ی شهر دیگه که ۲۰۰۰ مایل فاصله داره بره پس شب آخر ی مهمونی میگیره و هانا و همه دوستاش رو دعوت میکنه جاستین فلور هم دعوت میکنه ... هانا دختریه که از پسرایی که بدن سازی میکنن و لاس (با عرض پوزش ) میزنن خوشش میاد کت هم میگه منکه میخوام برم از اینجا تو هم دوستی نداری بیا با فلور

فلور هم از اونایی هست که اگه هیچ کاری نکنه میگه من دختر بلند کردم کاری که فلور انجام داد جرقه ای شد که هانا تو مدرسه بولی بشه و بعد خودکشی کنه

و اول فیلم ۱۳ نفر رو که باعث شدن خودکشی کنه رو تو ی نوار ضبط و معرفی میکنه و میگه شما دلایلی بودید که باعث شدید من خودکشی کنم

۸۹۲🦄

دفترچه ی رهایی :

ریتم سریال آروم و دلنشینه! خبری از معجزه و اتفاقات عجیب نیست. مثل زندگی‌های معمولی. صدای حیرجیرک‌ها و باد، آفتاب و سبزی مزرعه‌ها حس خیلی خوبی داره ...

داستان درباره شخصیت هایی هست که هر کدوم به نوبه خودشون میخوان از دغدقه هاشون به رهایی برسن درباره دختری که تو روستاهای اطراف سئول زندگی میکنه و هر روز صبح با مترو میاد سرکار و عصر برمیگرده روستا خونشون همین روزا آقای عجیبی به نام آقای گو به عنوان شاگرد پدرش در همسایگی شون خونه اجاره میکنه و همین حین ی سری افراد سرکارش کلابی به اسم کلاب رهایی تشکیل میدن و همه اونها میخوان رها بشن از یه پوچی ، ناامیدی ، غم ، تنفر ، تفکر اشتباه و …

و قانون این کلاب این هست :

1 وانمود نکنید خوشحالید

2وانمود نکنید ناراحتید

3 همو دلداری ندید و قضاوت نکنید

4اونمود نکنید رها شدید

( کمی شبیه قانونهای خودمون تو بلاگفا هست! فکر میکنم همینکه بچه ها تو بلاگفا وانمود نمیکنن و اون چیزی رو که واقعا حس میکنن میگن رو دوست داشتنی شون میکنه !)

این دختر تو رابطه عاشقانه اش دچار مشکل شده ، رییسش یک ادم دیوونه هست که همیشه تا دیر وقت نگهش میداره ، کمبود اعتماد به نفس داره افسرده هست و اون بعد احساسی بودنش کامل تو وجودش مرده !

<<<<<<انتقاد و توضیح این سریال از من نیست چون خودمم درک بعضی قسمتهاش برام سخت بود مخصوصا قسمتی که دختر داستان گفت "منو پرستش کن" انتقادات دو قسمتن قسمت اول که میگن اونها عاشق هم شدن و بهم رسیدن قسمت دوم که میگن اونها فقط به تکامل و رهایی هم کمک کردن و بهم نرسیدن >>>>>

میجونگ وقتی به آقای گو پیشنهاد داد باهم حرف بزنن (فقط حرف بزنن عین تراپی قرار نبود دیت برن یا همچین چیزی فقط دختر پیام بده و از روزمرگیش بگه ) این پیام رو برای آقای گو فرستاد :

“منو پرستش کن،جوری که اعتماد به نفس پیدا کنم و خودمو دوست داشته باشم.

‏عشق کافی نیست

‏منو پرستش کن.”

دختر داستان اینجا میگه برای امید داشتن به کسی احتیاج دارن که ستایشش کنه و بهش قوت قلب بده برای رو یارویی با سختی های زندگی

شروع رابطه مینجو و گو یه معامله قرار دادی بود که هم رو بپرستن اما مگه میشه با تظاهر به پرستیدن کسی اونو گول زد و درمانش کرد؟ مینجو و گو به خاطر سود خودشون شروع کردن این رو اما وقتی کم کم دل به هم دادن و گو ترسید جا زد از مینجو ترسید چون این دختر اونو عاشق خودش کرده بود و گو اسیر الکل بودن رو به اسیر عشق بودن ترجیح داد و رفت اما عاشق مینجو بودن اعتیادش به الکل رو بیشتر کرد طوری که بعد دو سال بلاخره فهمید راهی فراری از عاشق بودن نداره و تنها راه رهاییش برگشتن پیش میجو ئیه که هنوزم منتظرشه چون با میجو می تونست نفس بکشه بخنده و شوخی کنه بشه یه ادم دوست داشتنی و اون سکه حکم دارو براش داشت که برا اولین بار رویای اینکه می تونه پاک شه رو ببینه و حس کنه تو قلبش جز عشق چیزی نیست و جز اون چیزی رو نمی خواد

مینجو هم مثل گو تمام این مراحل رو رد کرد اونم همیشه اسیر حس خود کم بینی بود داشت اینکه لابد کمبودی داره که ترکش می کنن حتی وقتی ماشین گو رو دید و فهمید پولداره باز ترسید ازاینکه کمتر از گوئه و حتما اونو ترک می کنه اصلا به خاطر اینکه فکر کرد گو از اون خیلی پایین تر اونو انتخابش کرد اما وقتی اون ماشین رو دید باز ترساش شروع شد وقتی گو خواست ترکش کنه خواست ارتباطش رو باهاش حفظ کنه همیشه منتظر برگشت آقای گو بود تا بلاخره خسته شد از منتظر موندن . عوض کردن شماره ش به این معنی نبود که از انتظار دست برداشت به این معنی بود که تصمیم گرفت گو کسی باشه دنبالش بیاد . میجو بلاخره یاد گرفت قدر خودش رو بدونه و اون کسی بشه که گو رو ول کرده نه گو اون رو

میجو تا قبل از معذرتخواهی دوست پسر سابقش هیچوقت نفهمید چی میخواد و چی تو قلبشه حتی از وسعت عشقش به گو هم خبر نداشت همون عشقی که نمیذاشت دو گو نفرین کنه یا حتی ازش عصبانی بشه ، بلکه دعای خیر همیشه براش داشت .

اون معذرت خواهی همون چیزی بود که مینجو بهش نیاز داشت اونو رها کرد و بعد از رهایی تازه فهمید چقدر دوست داشتنیه و الان جز عشق هیچی تو قلبش وجود نداره

چون حقیقت اینه ادم اگه خودش رو دوست نداشته باشه چطور می تونه بفهمه عشق چیه و اونو داره؟ ادما عشق رو وقتی میشناسن که خودشون رو دوست داشته باشن

میجو : من حتی دعوا کردنم برام سخته..چطور توقع داری حقمو ازش بگیرم؟!

_با من ک خوب دعوا میکنی..

+چون تو دوسم داری.ادم جلوی کسی ک دوسش داره میتونه هرکاری-

دختر خطاب به آقای گو : «روزی ۵ دقیقه هم خوشحال باشی کافیه برای ادامه دادن. مثلا در رو برای یه بچه ای باز میکنی و ازت تشکر میکنه و تو ۳ ثانیه خوشحال میشی و این ثانیه ها کم کم اضافه میشن تا بشه ۵ دقیقه…»

یه چیزی که دوس داشتم تو این سریال این بود که می جونگ تا لحظه اخر فاز نصیحت و سرزنش برای گو برنداشت

در عوض با حرفای قشنگی که راجبه خودش میزد ناخوداگاه روی گو تاثیر میزاشت!

مثلا حرفاش راجبه جور کردنه پنج دقیقه حس خوب توی روز!

یا جمله ای که فک میکنم به شدت روی گو تاثیر داشت، اینکه از این به بعد به کسایی که اول صبح میان تو ذهنت همین لبخند و بزن…

شاید همین خصلتش اونو برای گو انقد جذاب کرد…!(:

میجو خطاب به آقای گو :

“منو پرستش کن،جوری که اعتماد به نفس پیدا کنم و خودمو دوست داشته باشم.

‏عشق کافی نیست

‏منو پرستش کن.”

میجو به آقای گو:

" این برای تو 

قلبم هیچوقت به خاطر علاقه‌ ام به کسی

به تپش نیفتاده

وقتی واقعا کسیُ دوست دارم

برعکسش اتفاق میفته

تپش قلبم کند تر میشه …

انگار که از یه چیزی خلاص شدم

انگار برای اولین بار ته قلبم احساس آرامش میکنم ..

فکر کنم آدم عجیبیم ! "

” حس می‌کنم یه جا گیر کردم، اما نمی‌دونم چطوری می‌تونم رها بشم…”

” من خیلی خسته‌ام! نمی‌دونم از کی شروع شد که همه چیز اشتباه پیش بره… اما الان خیلی خسته‌ام. هر رابطه‌ای برام مثل کار کردن میمونه (برام سخته). هر لحظه‌ای که بیدارم برام مثل کار کردن میمونه… “

سکانسی که با میجو رفته بودن بازار و برای میجو دستکش خرید و اون نخی که دستکشارو بهم وصل میکنه رو با دندون کند، بعد با ذوق به میجو نگاه کرد… حتی میجو محو این حالت مستر گو شده بو برای اولین بار بود که دیدم چشمای مستر گو میخنده و پر از شوقه، شوق وصال :)))

وقتی آقای گو از همسایگی شون میره و میجو بیخبر بود همون روزا مادر و برادرش تو بازار خانمی رو دیدن که خانمه ماجرای سگهای روستا رو گفت انگار نصف شب تو قفس افتاده بودن یا همچین چیزی مشخص نشد قضیه سگها چی بود اما خانمه بعدش گفت دخترتون میجو وقتی فهمید کلی گریه کرد و برادرش خیلی تعجب کرد و مادرش خیلی ناراحت شد چون میجو اصلا راحت گریه نمیکرده و ناراحتیشم پنهان میکرد میجونگ بخاطر دلتنگی گو گریه میکرده و زمانش و که گفت یه ماه پیش مادره متوجه شد سر اون قضیه بوده و ناراحت شد (میجو حتی برای دوست پسر قبلیش هم گریه نکرده بود)

میجو برخلاف خواهر و برادرش زودتر به رهایی و آرامش رسید فکر کنم دلیلش این بود آرامش توی وجود خودش میخواست حتی یک جایی گفت من حتی اگه سئول به دنیا میومدم مشکلم حل نمیشد حتی برای حل مشکلاتش چند قدم رفت جلوتر از خونشون پیش آقا گو برخلاف برادرش و خواهرش که فکر میکردن ریشه مشکلات خانواده و روستا و رابطه و….

و این که قسمت آخر سر سفره غذا اشک ریخت این نشون میداد دیگه الکی خودخوری نمیکنه میتونه احساسش نشون بده

هدف کاراکترا رهایی بود حالا هرکدوم به نحوی،میجونگ دست از نفرین برداشت و اون شخص رو بخشید،چانگ هی فهمید چی از زندگیش میخواد،کیجونگ از احساس واقعیش برای مردی که دوستش داشت گفت،آقای گو کاریو که عذابش میدادرها کرد

حس میکنم بعد از پایان این سریال منم به نسبتی از رهایی رسیدم

حرف بزنم

با هم حرف بزنین

نامه بنویسین

با یه عکس از تابلو ” امروز اتفاق خوبی برات میفته” حس دوست داشتنی بودن به هم بدین

این زیباترین نوع علاقه است.

…بعد دیدن اینکه وسط اون همه روزمرگی و خستگی و غم یه شیرقهوه سرد می‌خوردند یا همون پنج‌دیقه‌ای که می‌جونگ برای حس خوب ازش گفت یاد فیلم طعم گیلاس افتادم که آقای باقری گفت:《رفته بودیم برای خودگشی یه توت ما رو نجات داد یه توت.》واقعا زندگی همینه قرار نیست هیچ اتفاق عجیب و خارق‌العاده‌ای بیفته همین چیز‌های به ‌ظاهر کوچیکه که ما رو نگه داشته و همین ناراحتی‌ها و نگرانی‌هاس که ما رو به هم پیوند می‌زنه.

ولی اقای گو و می جونگ خیلی خوش شانسن که همدیگه رو پیدا کردن.

یه نعمت بزرگه که کسی رو پیدا کنی که بتونی بدون ترس از قضاوت باهاش صحبت کنی و خودت رو ابراز کنی بدون هیچ نقش بازی کردنی.

خود خودت باشی پیش اون شخص.

می جونگ و گو وقتی با هم بودن، خود خودشون بودن

آقای گو :

ادامه نوشته

۸۴۵🦄

سریال interested in love

ی جای سریال دختری که با مدرک دیپلم تو بانک کار میکنه متوجه میشه اون داره همون کار بقیه کارمندهای بانک رو انجام میده حتی بیشتر اما حقوق مزایای بقیه رو نداره ... داخل ازمونهای مرتبط با بانکش شرکت میکنه برای ارتقا شعلیش تو مصاحبه ازش میپرسن انگیزه ات برای همچین درخواستی چی بوده ؟ گفت میخوام به اندازه ی تلاشی که میکنم بهم ارزش بذارن

پ.ن: قبلا به خودم گفته بودم هیچ وقت وارد کار خصوصی نمیشم ... صبر میکنم برای استخدامی آموزش پرورش

.

.

.

باید بابت اولین حقوقم خوشحال باشم اما از ته دلم حس میکنم دیگه هیچ انگیزه ای برای سرکار رفتن ندارم ... نیلی میگه چون پول تو حسابت نیست فکر میکنی هیچ پشتوانه ای نداری... اما من حس میکنم تمام وقتی که اونجا بودم بیگاری بوده کار نبوده حس میکنم تمام وقتم رو هدر دادم ... همینقدر پشیمونم

ایراد کار خصوصی اینه اندازه چی ازت کار میکشن سر کار گوشی جواب نده با ترس چاییت رو بخور ... اما موقع حقوق دادن حق و حقوقت از آدمی که تو کار دولتی بوده کمتر میشه ... از اینه که دلخورم ... این حقوق من نیست

۸۳۵🦄

فبلم Past lives ... درام ، اجتماعی ... داستان خانواده ای هست که تو کشور خودشون خیلی موفق هستن دختری دارن به اسم نوا و میخوان به کانادا مهاجرت کنن این دختر ی همکلاسی داره که خیلی بهم علاقه دارن

فیلم ساده و بدون هیجانی بود اما زندگیه خیلی از ادمارو به نمایش گذاشت پسر تو سه دهه از زندگی نوا یه سوال مشابه پرسید اونم این بود :

نوا به عنوان نویسنده میخوای چه جایزه ای ببری؟ اینجا نوا مهاجرت نکرده بود و هنوز دبستان بود و نوا میگفت میخوام مهاجرت کنم تا جایزه نوبل ادبیات رو بگیرم

تو دهه بیست سالگی وقتی دوباره قرار گذاشتن تا تو نیویورک همو ببینن نوا گفت میخواد پولیتزر رو ببره و نمیخواد برگرده به کشورش تا با پسر ازدواج کنه

تو دهه سی سالگی نوا دیگه حتی اون هدفش رو هم یادش نیست و فقط یچیز الکی رندوم میگه

اون بخاطر همین هدفش رابطش رو با هه سونگ(پسری که نوا رو از کودکی میخواست ) قطع کرد ولی چند سال بعد نه تنها این هدف براش مهم نبود بلکه حتی برای رسیدن بهش تلاش خاصی هم نکرده بود

این داستان زندگی خیلیاست که بخاطر رسیدن به اهدافشون احساسات شون رو سرکوب میکنن و در نهایت حتی به اون هدف نزدیک هم نمیشن…

۸۱۰🦄

فیلمها و سریالهایی که دیدم

۱- jungle cruise... آمریکایی ، ماجراجویی ، هیجان انگیز فانتزی ... اما کمی تین ایجری...داستان درباره گروهی هست که دنبال گنجی در جنگل آمازون هستند قبلش داخل یکی از دانشگاه های انگلیس یک مقاله تاریخ شناسی ارائه دادند اما داورها قبولش نکردند اما بعد عوامل دانشگاه مردم طلسم شده و همگی دنبال اون گنج جاودانگی بودند ...متاسفانه چون سانسور شده نگاه کردم نفهمیدم قضیه چیه

۲- wheel of time ... آمریکایی ، فانتزی ، ماورایی ... داستان درباره روح مردی هست که تو زندگی قبلیش میتونسته از انرژی بدنش استفاده کنه (تو اسلام کسایی که میتونن از انرژی بدنشون استفاده کنن میگن سالِک ) و دوباره بعد از چند صد سال روحش تو بدن انسانی تناسخ کرده و به دنیا اومده و بهش میگن اژدهای دوباره متولد شده ... در این بین چون از قبلها زنها در جنگ بعد از مردن مردانشون از سرزمین شون دفاع کردند دارای قدرت های ماورایی شدند و بهشون آی سدای گفته میشه ... موجودات سیاهی تو سریال دقیقا شبیه تصویر های اجنه ای هست که تو یوتیوب الان پخش هستند !

۵ تا دختر و پسر هستند تو روستای دو رود زندگی میکنند یکی از اینها با هم کاپل هستند ... پوست سرم کنده شد تا بدون سانسور پیدا کردم چون آخر فصل یک یدفعه دیدم محافظ یکی از خانم سریال عاشق wisdom حکیم سریال شده ... بعد من اینجوری بودم که کی ؟! چرا من چیزی نفهمیدم ؟

باید فصل سوم هم ساخته بشه چون فصل اول فقط صرف این شد تا اژدهای تازه متولد شده رو پیدا کنند و فصل دوم اژدها گم و گور شده بود چون بلد نبود از انرژیش استفاده کنه و فصل سوم شاید یاد بگیره و تو جنگ شرکت کنه ... شاید

۳- انیمیشن کونگ فو فصل چهارم ... استاد اوگوی وقتی پاندا رو جانشین خودش انتخاب کرد هدفش این بود پاندا رهبر بشه نه جنگ جوی اژدها و حالا پاندا باید جانشین خودش یعنی جنگ جوی اژدها رو انتخاب کنه اما این بین ی جادوگر پیدا شده با دزدیدن عصای استاد اوگوی پورتال باز میکنه و از قدرت موجودات دنیای ماورا استفاده میکنه تا قدرتمند بشه تا از راه تاریکی بتونه حاکم کل دنیا باشه و ....

۴- ملکه اشکها کره ای خانوادگی اجتماعی ... انقدر که سر و صدا کرد جالب نبود ... نمیدونم شاید بود اما بازم طرفدارهای خاص خودش رو داره ... داستان درباره زوجی هست که آقاهه شده از اون دامادهای سرخونه یک خانواده فوق العاده پولدار که هیچ قدرتی نداره و بقیه براش تصمیم میگیرن و بعد از اینکه بچه شون سقط شد با خانمش طلاق عاطفی گرفتن و یک روز که تصمیم میگیره برگه طلاق رو به خانمش بده خانمش میگه من رفتم دکتر و بهم گفتن سه ماه دیگه میمیرم ... همسرش هم فکر میکنه خانمم سه ماه دیگه که میمیره پس هر چی خانمم داره به من به ارث میرسه پس دست نگه میدارم ... اما یدفعه میفهمه خانمش قبل ازدواج برگه ای رو امضا کرده که اگر مردم هیچی از اموالم به شوهرم نرسه

تفاوت نشون دادن قشر مرفه و قشر معمولی جامعه هم خیلی مصنوعی بود جوری که همه ی آدمای پولدار رو خنگ جلوه داد و آدمای معمولی رو عاقل و بسیار با شعور…بگذریم از اینا، رابطه عاشقانه زوج اصلی خیلی مبالغه شده بود نقش اصلی مرد یهو تبدیل شد به دایه عزیزتر از مادر و یهو خیلی الکی فهمید عاشق کسیه که آرزوی مرگش رو داشت و یهو عشقش آتشین شد !!!!

هنوز ۶ قسمت مونده تا تمومش کنم ... امیدوارم بقیه اش سریال رو بهتر کنه

۵- castway diva ... کره ای اجتماعی... خوشم نیومد ...متاسفانه من از نقش اصلی دخترش خوشم نیومد

۶- عزیز ترین من ... کره ای تاریخی اجتماعی جنگی ... این رو بخاطر این شروع کردم چون زیاد لایک گرفته بود اولش خوب بود اما از قسمت سه و چهار به بعد همه گریه بود :/ ... دختر داستان رو ی نفر کراش داشت و پسری که دختره رو میخواست بهش گفت این پسری که تو میخوایش از پس تو برنمیاد بعد ها دختره خانواده اش رو از دست داد و با ی افسر جنگی ازدواج کرد اما خیلی یدفعه ای اسیر جنگی شد و حتی شوهرش اومد چین دنبالش اما وقتی دید رییس برده دارا با خانمش رابطه داره برگشت و گفت اون زن من نیست ... دختره وقتی بعد از چند سال به کمک اون پسر که بهش علاقه داشت به خونه شوهرش برگشت طلاق گرفت و ادامه اش خیلی پیچیده شد بعضی جاهاش سریال خیلی بی منطق میشد اما در کل خوب بود در اصل قرار بود نقش اصلی مرد فوت بشه قسمت آخر به اصرار بینندگان سریال ؟ دوباره ضبط شد اگر فکر کردید قسمت اخر دارن همه چیز رو سرهم بندی میکنن تا تموم بشه اره سریال جایزه گرفت ... باورتون میشه نقش اول مرد ۴۳ سالشه ؟؟؟ من باورم نمیشد

۶- ی برنامه بود درباره دیت رفتن ۵ دختر با ۵ تا پسر تو جزیره ای دیت میرفتن یکی از پسرا داخل تیم ملی بسکتبال بود ... ی جا باید بین سه دختر یکی رو انتخاب میکرد گیج شده بود و به هر کدوم از دخترا که میرسید میگفت من فقط تو رو میخوام من فقط به تو فکر میکنم ... تا آخر یکی از دخترا گفت شرط میبندم اینو به دخترای قبلی هم گفتی :)))

۸۰۶🧣

سریالهای ژانر مدرسه ای عاشقانه ژاپنی چگونه هست ؟

سریالهای آمریکایی و هالیوودی ... اون سریالهای مدرسه ایش جوری هست که هیچ کدوم خجالت نمیکشن و راحت و بدون رودربایسی حرفهاشون رو میزنن اما سریالهای ژاپنی اینطوری نیست دخترا و پسرا اونقدر پررو نیستن باید صبر کنید کراش زدن شون رو ببینید ، برخورد های کوچیک و جرقه زدن ها رو ببینید ، محبت شون به هم دیگه رو ببینید

دقیقا منو یاد خودم و محیطی که توش هستم میندازه ... البته شاید خلق و خوی شما با من فرق میکنه و تو دو ثانیه یخ تون با طرف مقابلتون آب میشه مثلا پسری که از مهستی خوشش اومد در عرض یک هفته قرار گذاشتن که خونه بگیرن و آب شنگولی سرو کنن ... شما رو نمیدونم اما من نه اونقدر پررو ام و نه ... خلاصه اگر من تو شرایط مهستی بودم پنیک میکردم ...

۷۸۹🦥

سریال از گور برخاسته

ماورایی ترسناک جنایی ...

بقیه اش رو بعدا میگم الان خیلی ترسیده ام

۷۶۰🦥

فیلم لامبورگینی

من انتطار یک چیز مهیج و انگیزشی داشتم که بعد از فیلم بگی عه چه جالب ، چقدر حالم رو خوب کرد

اما بعد از دیدن فیلم این حس ها سمتت میومد که : پول بد هست چون زنت میمیره ، پسرت ترکت میکنه ، ادمای پولدار تنهان ، همیشه حسادت میکنن اما این حسادت اونا رو موفق میکنه

تنها رمز موفقیت عزم راسخش بود

و طبق قانون جذب شما وقتی آرزو میکنی نباید کلمه منفی داخل آرزوت باشه ... اما تو فیلم گفت شعار لامبورگینی " فقط زمانی شکست میخوریم که تسلیم بشیم " ... داخل شعار به دو تا کلمه منفی" شکست و تسلیم " اشاره کرده ...وقتی شما به عنوان یک انسان همچین چیزی رو تکرار کنید همیشه ...شکست میخورید و تسلیم هستید مثل برده

...

در واقع من فکر میکنم لامبورگینی با ساختن این فیلم حتی یک درصد از رمز موفقیتش رو نگفته اتفاقا سعی کرده با شعارهای منفی بقیه رو پایین تر نگه داره و خودش پولدار باشه رقیبی براش به وجود نیاد

شما از چیزی متنفر باشید ... از اون تنفر میتونید انرژی جمع کنید به سمت اشتیاق سوزان برای آرزوهاتون ... مثلا شما از استادتون متنفرید چون اذیتتون میکنه ، از ماشین تون متنفرید ... پس با اشتیاق سوزان آرزو میکنید تا یک ماشین بهتر و یا استاد بهتری سر راهتون قرار بگیره

اما حسادت و خشم فرکانس شما رو پایین نگه میداره و دستیابی به آرزوتون رو میاره پایین

پ.ن: آخرای فیلم دیگه گریه ات میگیره ... واقعا این زندگی پرفکت لازم بود ؟ در همین حد پول رو شیطانی جلوه داده بود

۶۸۰🦖

شجاعت میخواد که

بری سمت کسی که حتی جوابت رو نمیده .

۶۷۳🦖

کسی میتونه فیلم "After my death" ..." بعد از مرگ من" ... رو لینک دانلودش یا یک سایت برای دانلودش بهم معرفی کنه ؟

چون خیلی فیلم معروفیه و جایزه زیاد گرفته اما تو گوگل اصلا پیدا نمیشه!

۶۴۰🦖

آکی !

سریال never i have ever

"تا حالا انجامش ندادم "

خیلی طولاني هست ، پس اگر بیکارید یا حوصله اش رو دارید بخونید !

خب ی جوری سیاسی هست ! داستان اینجوری شروع میشه که دختر هندی سعی داره با پسر نیمه ژاپنی آمریکایی به اسم پکستون هال یوشیدا بره تو رابطه ... اما چند قسمت اول دختر هندی همه اش تو درجا زدنه و پیشرفتی نداره چون ژاپن تو همه جا موفقه ، همه دوسش دارن و کلی چیز دیگه ... دوستهای دختر ، دختر هندی ( مالزی و آفریقا ) که رفیق فاب هم اند ! بی صبرانه منتظر پیمان ژاپن و هند هستند ... ولی هند برای اینکه خودش رو بالا نشون بده و به دروغ گفت ما تو رابطه ایم

پکستون داخل ی گروه دوستانه خیلی خفن قرار داره

از این طرف روسیه وجه خوبی نداره و همه تو مدرسه ازش متنفرن

هند با آمریکا در حال مسابقه ؟! اند که کدوم بهترن تو مدرسه ... البته آمریکا میگه من بهتر از همه میدونم درباره رابطه ات با ژاپن ... بول شت ردیف میکنی

مدرسه شده نماد دنیا !

شب قبل از جلسه سازمان ملل متحد سه کشور روسیه ، هند ، آمریکا به پیشنهاد روسیه تصمیم میگیرن از بودجه ملل متحد دزدی کنند

اما موقع دزدی نیروی های سازمان سر میرسن و نیروهای روسی رو دست گیر میکنند و نیروهای روسی برای دفاع خودشون میگن آمریکا و هند ما رو بولی کردند و ما مجبور شدیم ( به کوچیکتر از خودت زورگویی یا قلدری کنی ) و نماینده هند خطاب به نماینده روسی میگه واسه همین کارهات هست که همه تو دنیا ازت متنفرن ! ... هند و آمریکا فرار میکنند اما بالاخره باز هم میتونن به ی روش دیگه از ملل متحد دزدی کنند البته بدون راشا

همه نماینده کشورها در داخل سازمان ملل متحد حضور دارند و اول از همه دارن درباره ی موضوع رایج به اسم گرم شدن زمین گفت و گو میکنند ، هند از آمریکا عصبیه چون به همه گفته با ژاپن پیمان بسته ! ژاپن هم صبح بهش زنگ زد و گفت همون دوستی نصف و نیمه من با هند تموم شده هست ! سو ... وقتی آمریکا بخاطر همکاری دیشب شون سرقت چیز فکر میکرد هند هم پیمانش هست ! اما هند عصبی بود که حمایت ژاپن رو از دست داده اعلام کرد از قطعنامه آمریکا حمایت نمیکنه

چون خود آمریکا بزرگترین تولید کننده کربن برای گرم شدن زمینه ! پس من باید به یو اس با بمب اتم حمله بشه

رییس سازمان گفت ببخشید اما جنگ بمب همینجوری هم نیست اخه اصلا کشور شما بمب اتم نداره !

نماینده هند گفت پس من از راشا بر علیه آمریکا حمایت میکنم در صورتی که بمب هاش رو به من بده و منم ادرس ایمیل واقعیم رو بهش بدم ! اوکی پس الان بمب دارم و میتونم به یو اس حمله کنم

آمریکا میخواد از خودش دفاع کنه اما نمیتونه ! میگه هند دیوونه شده !

بلژیک برای دفاع از آمریکا میگه با جنگ بمب اتمی مخالفه! .... و هند با بمب اتمی راشا به بلژیک حمله میکنه و میگه اگر کسی آمریکا رو حمایت کنه مورد حمله قرار میگیره چون آمریکا نمیتونه بخوبی رازدار اطلاعات حساس باشه وگرنه زندگی همه مون رو نابود میکنه

پ.ن: بیچاره هند خیلی رو ژاپن و حمایتش دلخوش بود

۶۱۶🦖

تو سریال جینی و جرجیا ... پدره بعد چند سال اومده خانواده اش رو ببینه تو یک ساعت متوجه همه احوال خونه میشه و به زنش میگه زن بچه مون دوست پسر داره و همزمان با ی نفر دیگه تو رابطه است و زنش میگه من تو خونه ام یا تو ؟ دو دقیقه اومدی تو خونه و بهم میگی بچه مون داره خیانت میکنه !؟

خب بعد همگی متوجه میشیم پدره درست میگه !

۵۷۶🐡

گیم او ترونز:

خیلی ناراحت کننده هست سانسا اول قرار بود با جافری ازدواج کنه ، جافری ی عقده ای بود ی بچه لجباز ... و الان قرار شد با روس بولتون ازدواج کنه ... روس بولتون صدمرتبه از جافری دیوونه تره ، امیدوارم این تصمیم عملی نشه ، خیلی وحشتناکه سانسا مثل تئون گریجوری عقلش رو از دست بده 🥺

۵۶۷🐡

سریالهایی که دیدم :"]

۱- قلب های بنفش... آمریکایی ،نظامی ، عاشقانه ، خوانندگی ... چیز میز نظامی ندیدم ، ، قرار بود عاشقانه باشه اما نبود ! بیشتر از همه به خوانندگی دختر داستان توجه کرده بودند و خیلی بی خود بود :]

ایده این داستان رو داخل سریال هپینس دیده بودم ، اونجا دختر و پسر هر دو نظامی بودن و میخواستن دولت رو دور بزنن و خونه از دولت بگیرن که یدفعه ویروس زامبی شروع شد و... اما داخل پرپل هارت ( قلب بنفش) پسره اصلا نمیتونستم درکش کنم ... ریلی ... مگه همه چیز خوشگلیه ! ی بازیگر درست بیارید :/

۲- آخرین بازمانده ... هیجانی ، زامبی ... داخل شروع سریال میگه ویروس خطرناک نیست ، خطرناک اینه که دمای کره زمین افزایش پیدا کنه و انواع قارچها جهش پیدا کردن و زامبی ها به وجود اومدن و ی نفر پیدا شده و میخوان ازش واکسن درست کنن و بادیگارد دختره بخاطر حفظ جون دختره که میخواستن از مغزش نمونه برداری کنن و بکشنش اما دختر رو فراری میده ... ان شاءالله فصلهای بعدی بیاد ببینیم قارچ و زامبیها چطور شدن

* ی چیز مهم رو که تازه خبرش بدستم رسیده رو باید همین الان بکم و ثبت کنم :

اون روز تو خونه بودم ، داداشم نگام کرد و گفت موهات خیلی زشتن ... گفتم مردم آرزوی موی منو دارن :") گفت احمق کم نیست موی فر تصورش هم وحشتناکه ... موی من والا معلوم نیست فازش چیه ! اولش صافه آخرش فر درشته :/ ... حالا داداش ژان دختری رو میخواد که موهای دختره فرّش میلی متری هست :"] ... قربون کار خدا برم 💜🥰

۳- تئوری بیگ بنگ ، وقتی مادرت رو دیدم ، فرندز ، .... کمدی ... من اصلا نمیتونم سریالهای کمدی آمریکایی رو درک کنم ! اصلا نمیفهمم کجاش خنده داره و به چی باید خندید ! انگار به ی مسائل فرهنگی خودشون اشاره میکنن و میخندن ... و من فقط گیج تر نگاه میکردم و هیچی متوجه نمیشدم :/

۴- آجوشی من (آقای من) کره ای درام ، زندگی کارمندی ، خیانت ... تین ایجری و هیجانی نیست پس ممکنه واقعا خسته بشید ! زندگی سه برادر رو نشون میده اما فقط زندگی یکی از برادرها رو نگاه میکردم بقیه جالب نبود ...

مرد داستان (آجوشی )کارمند خیلی خوبی هست اما رییس شرکت و خانمش ریختن رو هم و میخوان که از کارش اخراجش کنن

داخل ی قسمت خیلی ناراحت کننده اش آجوشی به بارمن (؟!) گفت تو میگی من چیکار کنم ؟ تظاهر کنم از خیانت زنم چیزی نمیدونم و به زندگی مون ادامه بدم ؟ بارمن گفت من اوایلش تظاهر میکردم چیزی نمیدونم چون زنم رو دوست داشتم اما بعد از مدتی این فکر و خیال ها که یعنی اون مرد چطوری با زنم انجامش میداد و چیکار میکردن و... نمیذاشت آرامش داشته باشم پس طلاق گرفتیم و زنم رو رها کردم تا از اینهمه خودآزاری خودم رو نجات بدم :"(

قسمت ۷: میشه شکست خورد و بازم شاد بود ... این یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های من هم تو زندگی بوده؛ این که اگه موفق نشم چی؟ یعنی دیگه هیچ‌وقت نمی‌تونم خوشحال و خوش‌بخت باشم؟

دختر نقش اول فوق‌العاده بازی کرده!

وقتی اون چهره‌ی بی‌حس و نگاه توخالی و بی‌رمق دختر رو می‌دیدم ، وقتی می‌دیدم گاهی تا چه حد می‌تونه خطرناک باشه، با خودم میگم: آره، این چهره‌ی کسیه که دیگه چیزی برای از دست دادن نداره.اونجا که دختره میگفت آجوشی من تو رو دوست دارم و از پشت گوشی به نفس کشیدن های آجوشی گوش میداد و میگفت آجوشی تو مرد خوبی هستی ...خیلی احساسی بود .

این سریال انگیزشی نیست، ولی این طوری هم نیست که دستتون رو یکهو در یک سردی و تلخی گزنده رها کنه… چیزی که در نهایت احساس می‌کنید، موجی -هر چند کوچک- از حمایت و امنیت و سوسویی از امیده...

این سریال رو پیشنهاد میکنم به شرطی که در ارامش و خوش حالی ببینیدش وقتی که حداقل ده تا بیست تا کتاب خونده باشید و بیشترش روانشناسی باشه و خودتون هم تا حد متوسط بشناسید …موقع نفرت و ناراحتی نبینین…تا بتونید معنای عمیق و قشنگ سریال رو درک کنید….پایان این سریال نه میشه گفت شاده نه غمگین ،دقیق بخوام بگم پایانش الهام بخش و امید دهنده بود.

* ی خواننده بعضی وقتها تو سریال اول صدای نفس کشیدنش میومد و بعد شعر رو میخوند ... اون خواننده همون دختر نقش اول بود !!!

۵- your honor ... آمریکایی ، وکالت ، جنایی ، ق* تل ... ی روز ی پسر بلند میشه و پشت فرمون ماشین حمله آسم بهش دست میده و پسر رییس گنگ شهر رو زیر میکنه و نشون میده ی پدر تا چه حد میتونه زندگیش رو برای نجات جون پسرش به خطر بندازه ... شاید تا قسمت ده نگاه کردم اما واقعا دیگه خسته شده بودم همه چیز تکراری و خسته کننده شده بود انقدر که دیگه برام مهم نبود قسمت آخر چی میشه :/

و بدتر از همه صحنه های خشن اش که دور از انسانیت بود زیاد بود ... مثلا اون قسمت که سگ شون مغز انسان تو خونه بالا آورد و قیافه من اینجوری بود ودف ؟! اینجاش دیگه ترسناک هم بود اینکه آدمای اون خونه چقدر میتونن ترسناک باشن

۶- بریکینگ بد ... اینم صحنه خشن خیلی داشت ... واقعا صحنه خشن شون غیر انسانی بود ... فقط سه قسمت اش رو دیدم

۷- shadow beauty... کره ای ، مدرسه ای ،مختص برا دخترا ... هعی بد نبود ، چیز باحالی نبود ولی یکم واسه استراحت دادن به مغزم و فراموش کردن برکینگ بد ، یور هونور خوب بود

قضیه اینه ی دختری عکسای خودش و خواهرش رو میکس میکنه و فوتوشاپ میکنه و با تصویر جدید اکانت اینستا با ۷۰۰ کا ممبر درست میکنه همه چیز خوب بود تا اینکه واقعا ی دختر با همین شکل وارد مدرسه اش میشه و...

۸- lighting up stars ... چینی ، درام ... داستان درباره پسری هست که شغل خانوادگیشون غسل دادن مرده هست ( البته اونا شستن مرده رو ندارن در واقع آراستن فرد فوت شده رو دارن ) پسر داستان زندگی آرومی نداره قراره پدرش مغازه رو به اسمش بزنه اما هی بهونه میاره ، دوست دخترش بهش خیانت میکنه و بهش میگه چرا باید باهات میموندم وقتی پول نداشتی :/ اصلا جالب نیست تو پدر بچه ام باشی تو حتی نمیتونی با بچه ها تا کنی اما فیلم نشون میده این پسر اون طور ها هم بی عرضه نیست و کارما حساب همه رو میرسه :)))

این فیلم منو یاد فیلمهای خانم نرگس آبیار میندازه ... اواسط داستان به خودم میگفتم خب دوست دخترش راست میگفت اما آخر داستان داشتم گریه میکردم :(( پسره واقعا خوب بازی کرد !!!!

این فیلم با کمدیش، روابط گرم و بدون مبالغه اش، بازی فوق العاده پسر و حتی دختربچه، یه داستان دلبر کامل عشق پدر و فرزندی بود که تورو تو خودش غرق میکنه. در کل فیلمیه که باید دیدش و غرق چشا و عطوفت پدرانه جویی پیر توی فیلم شد. نابود نگاه توی چشاشم…

۹- قسمت دوم glory ... کره ای انتقامی ، قلدری ، مدرسه ای ، جنایی ... اون دختری که نقش اصلی رو داخل قلدری کردن داشت واقعا خوشگل بود هر وقت نشونش میداد ، میگفتم فتبارک الله احسن الخالقین🤣

من خوشم اومد اما خواهرم کامل گارد گرفته بود البته خواهرم کلا طرفدار اون سری سریالها و فیلمهایی هست که دختر و پسر عاشق هم میشن و میرن سر قرار و همه چیز گل و بلبل هست و هیچکس ناراحت نیست

۵۴۲🐡

سریالهایی که دیدم !

۱- آموزش s.x ... مدرسه ای ، انگلیسی ، نشون دادن روابط اما عاشقانه ای حس نمیشد ، درام ، فان ...

من از اون پسر سیاه پوست "اریک " خیلی خوشم میومد ... یاد خودم میوفتادم ...

ی بار مه رخ میگفت چجوری میشه ی پسر رو بوسید ؟ چون پسرا خیلی پر مو هستن ! بعد ی قسمتش ی پسر ایرانی بازی میکرد( مالک امیر ) و مینا وقتی پسره رو دید گفت این واقعیه ؟؟! گفتم دقیقا منم دیدم تا چند ثانیه هنگ بودم !!

۲- یوفوریه ... فصل دو ... مدرسه ای و نشون دادن روابط ... فصل دو نشون داد وقتی ی خواهر داف داشته باشی و خودت حتی اگر معمولی باشی در کنار خواهرت متاسفانه حتی زشت تر نشون داده میشی !

۳- افتر ۴ ... پسر نقش اول ... چند فصلی داستان داره رو مشکلات خانوادگی پسر داستان مانور میده

۴- دختر دانمارکی ! ... ی روز صبح از خواب پاشی و ببینی داخل لباسهای جنس مخالفت حس بهتری داری (؟!) داستان اینجوریه که زوج نقاشی هستن و ی روز اتفاقی شوهره جوراب ( فقط جوراب ) زنانه میپوشه چون خانمش مدل برای نقاشی نداشت تا قسمت پای مدل رو نقاشی کنه و بعدها باز مدل شد و خانمش کلی عکس برهنه ازش کشید و کسی مدل رو نمیشناخت و گفتن با این نقاشیا پاریس موافقت کرده و خیلی خوشحال نمایشگاه رو راه انداختن ... اما حالا شوهره بعد از تموم شدن نمایشگاه گفت من میخوام لیلی باشم !

امیدوارم برای کسی اتفاق نیوفته اصلا درست یا غلط ... التماسهای خانمش از اینکه به زندگی قبلشون برگردن خیلی درد آور بود

۵- حوا ... کره ای ، انتقامی ، عاشقانه ... از اونا که ی زن متاهل عاشق ی مرد متاهل میشه و خیانت شکل میگیره ... ولی دختره خیلیییییییی قشنگ تانگو میرقصید ... ده قسمت اولش خوب ۶ قسمت آخرش تند تند رد میکردم و ببینم کی طلاق میگیره

۶- 1923 ... آمریکایی ، انگلیسی ، خانوادگی ، یکم عاشقانه ، جنگی ... تنها یک فصل اش اومده کل فصل یک فقط مقدمه بود ، داستان درباره خانواده جیکوب داتون هست پیرمردی در آستانه سن ۷۰ سالگی یک پسرش بعد جنگ جهانی اول بخاطر تاثیر جنگ و... کلا از خونه فراری شده و رفته آفریقا تا ذهنش و آشفتگی های روحیش رو نظم بده ، یکی از پسرا خونه پدر هست ته تغاریه کلا جنگ آمریکایی ها و کاناداییا رو برای گرفتن زمینهای کشاورزی و گله های گاو رو نشون میده

ی دختر سرخپوست داخل کلیسا بود خیلی اذیتش میکردن که آخرش فراری شد اما تو این فصل معلوم نشد چه ربطی به خانواده داتون داره !

۷- مستند " مزرعه جرمی کلارکسون " جرمی که ی پیرمرد در سن ۶۰ سالگی هست و همیشه ماشینهای خفن سوار میشده الان به ی روستا تو انگلیس اونده و میخواد رو کشاورزی سرمایه گذاری کنه و مشکلاتش تو این راه رو نشون میده

۸- الیت ... مدرسه ای ، اسپانیایی ... چقدر بی خود بود ! خیلی ... داداش دختره خیلی مصنوعی بازی میکرد ... کارگردان و نویسنده فیلم انگار ی کینه بزرگی از مسلمونا داشتن ... فقط یک فصلش رو نگاه کردم ... اینجوری بود که مواد فروش محل مسلمونه ، دختر خوب کالج که پیشنهاد رابطه داده بود به پسری که خودش دوست د داشت مسلمون بود ، پسر گی مسلمون بود ، قلچماقای محل مسلمون بودن ... حاجی ما خودمون فوشار رومون هست همه ایرانیا رو با برچسب مسلمون میشناسن ودف ؟! تموم آدم بدای فیلم مسلمونا شده بودن -_-

۸۲۴🐡

سریال یوفوریه ( رضایت )

مدرسه ای ، شاید عاشقانه ، درام ... اعتیاد و روابط بچه های دبیرستان آمریک ا رو نشون میداد . قسمتی که "رو " از مصرف زیاد مواد اور دوز کرد و تنها خواهرش اون صحنه رو میدید خیلی دردناک بود . من از فیلمهایی که به زور روابط بخوان مخاطب جمع کنن خوشم نمیاد اینم فقط به این خاطر نگاه میکردم چون لهجه شون یکم آسون بود و ذوق زده میشدم از فهمیدنش

پ.ن: ی بار مه رخ کنار بقیه نشست سیکار کشید و خودش میگفت این تسکین دهنده درد هست و فلان و اعتیاد آور نیست بعد که تنها شدیم آذین تا چند دقیقه سرش داد میزد و بهش میگفت چرا انقدر بچه ای ؟ واقعا تو باور کردی ؟ چرا سیکار بقیه رو میکشی ؟؟

مهرخ میگفت سیکار نبود بوش فرق میکرد

آذین گفت از کجا معلوم گل نبوده ؟! قبلا فکر میکردم بچه ای الان احمق هم شدی

.

.

.

چک کردم ویکی پدیا میگه این سریال بعد از بازی تاج و تخت پربیننده ترین بوده !!!!!!!! واقعا ؟ چرا من خوشم نیومد ؟ چون از اول تا آخرش درباره روابط بود ... اینه ... همون گات رو هم فقط دو قسمتش نگاه کردم🚶‍♀️

۸۲۲🐡

سریال چیزهای عجیب غریب

فانتزی ، هیجان انگیز ، کمی تا حدی ترسناک ولی میشه اون قسمتاش رو جلو زد تا الان ۴ فصلش اومده

این سریال منو یاد فیلم کنستانتین میندازه !😬

یادتونه کنستانتین وقتی میخواست احوال ی نفر رو بررسی کنه چشماش رو میبست و تو آب وایمیساد ؟ مثل ی جور هیپنوتیز ... اون هیولای اصلی داخل سریال عجیب غریب شبیه هیولای کنستانتین بود ، اون دروازه که باهاش وارد دنیای وارونه میشدن شبیه اون دروازه شبیه فیلم دکتر استرنج بود ( بندیت کامبربچ بازیش کرده ) اما چیزای جالبی داشت میل به سرمای هیولاها ، اینکه شبیه دود بود

قرار بود واسه اتاق آینه قدی بگیریم که با حرفای مهستی از ورود و خروج با آینه... تو جاهای عمومی ، حرف ایران از اینکه شب تو پانسیون ترسیده بوده ... همه اینا باعث لغوش شد

آخرای حرفمون خیلی ترسناک بود ... مهستی گفت آخر شبا وقتی میرین بیرون تنها نباشید

۸۱۰🐡🧃

سریال ونزدی ... تخیلی ، هیجان انگیز ، ماجراجویی

باید چندین فصل باشه ، نمیتونم داستان رو لو بدم وگرنه کل طعمش از بین میره ! کل داستان درباره این هست که ی آمریکایی دنیا رو نجات میده . البته ی سری خشونت های نهفته ای تو داستان بود که خیلی مثلا باحال نشونش داده بودن اما اگر من باشم نمیذارم پسر یا دخترم سریال ونزدی رو نگاه کنن مثلا همون رفیق ونزدی که یک دست چیز شده بود ، نبش قبر اگر اونجا ایرادی نداره ‌.... اینجا تو ایران واقعا جرم سنگینیه

سوالای من بعد فصل اول :

چرا شمایل ونزدی شبیه عروسک آنابل بود ؟

چرا با همچین پدر و مادر رمانتیکی ، ونزدی انقدر منطقی فکر میکرد ؟!

ولی ونزدی خودش ی خوی قا* ت* ل سریالی بودن رو هم داره که خیلی بهش توجه نشد ... مثل کیک تولدش موقع طفولیت اش

پ.ن: من فکر میکنم نباید کلمه ونزدی رو ترجمه کرد چون تو سریال اسم شخص هست

و دلیل اینکه فیلم هالیوود نگاه نمیکردم این بود سایت درست و حسابی نداشتم در عوض ی سایت خفن کره ای پیدا کرده بودم و دیگه انقدر سریال های مافیایی و جنایی کره ای نگاه کرده بودم واقعا شورش رو در آورده بودم ...

۷۹۴🦤

سریالهایی که دیدمشان : 🥲🥲🥲🧡

ادامه نوشته

۷۸۳🦤

اصلاح میکنم

چقدر وقیح

۷۸۲🦤

یکی پسرا به دختری که انتخاب کرده بود گفت من فقط از تو خوشم میاد ، اگر صد بار دیگه بهم بگن انتخاب کن فقط تو رو انتخاب میکنم 😲😲😲

منم با دهان باز و ناباوری نگاه میکردم و میگفتم بزنم به تخته چه عشق آتشینی داره این پسر !

دو روز بعد دوباره خواستن رای گیری کنن ... پسره رای اش رو تغییر داد و ی دختر دیگه ای رو انتخاب کرد و باز داخل اون هتل شیک بودن و با دختر جدید با هم ماسک صورت گذاشته بودن رو صورتشون و پسره میگفت میشه به طور جدی بهم فکر کنی

پ.ن: چقدر فرست طلب ... 😶😶

× چقدر فرصت طلب

۷۵۵🦤

همون سریالی که اسمش رو نباید گفت !

ادامه نوشته

۷۵۳🦤

سریال کیمیای روح :

حتما باید فصل یک رو نگاه کنید وگرنه سرخود فصل دو رو شروع کنید چیزی متوجه نمیشید و کامل فصل دو مرتبط با فصل یک هست !

کیمیای روح یعنی یک جادوی غیرقانونی و شیطانی برای انتقال روح به جسم های مختلف هست

فصل یک بیشتر داشت نشون میداد پسر داستان چجوری تبدیل به یک جادوگر میشه و عاشق استادش میشه

فصل دو بیشتر من رو یاد فیلمConstantine و twilight saga مینداخت ! قسمتهای اول با جن گیری و جسم های تسخیر شده شروع شد ... کاربرد شمشیر ناکسو هم بیشتر میشه

این شمشیر واقعا خیلی خفنه !!!!! من وقتی نگاه سریال میکردم میگفتم پشمام !!! چقدر شمشیر ناکسو خفنه !!!! دست شمشیر ذولفقار امام علی رو از پشت بسته انقدر که عالیه !

وااااای شمشیر بازی شون چقدر قشنگه ... اصلا وقتی پسره بدون اینکه شمشیر رو از غلاف دربیاره شمشیر رو محکم میزد زمین و انرژیش پخش میشد ... واای خیلی عالی بود

خدا رو شکر اون پسر اول فصل که چشماش خیلی میکاپ داشت اینجا دیگه میکاپ نداشت :)))) و بار رمانتیک بودن عشاق زیاد بود :)))) یعنی اگر پسر یا دختری هستید که رمانتیک بودن بازیگرا رو نمیپذیرید دیگه همون قسمت اکشن اش رو نگاه کنید

فعلا کیمیای روح فصل دو... تا قسمت ۴ اومده 😅😄🌠❤

۷۴۹🦤

سریال ویچر و کیمیای روح :

من کیمیای روح رو تا الان قسمت ۱۲ که دیدم بیشتر از ویچر دوست داشتم !

کاملا سلیقه ای هست دوتاشون درباره جادوگران سرزمین ها بود اما اون قسمت فانتزی بودن و با شمشیر جنگیدن کیمیای روح خیلی جذاب تر از ویچر بود و قسمتای فان کیمیای روح بیشتر از ویچر بود

دوتا چیز خیلی رو مخ کیمیای روح آرایش چشم یکی از پسرا بود و قسمت عشق و عاشقی ی خانم و آقای مسن تو سریال بود ... من وقتی به این دوتا میرسید میزدم جلو

اما داستان کیمیای روح در کل بهتر از ویچر بود ... چون من اخر فصل دو ویچر نفهمیدم چی به چیه !:/

۷۴۸🦤

داشتم سریال کیمیای روح رو میدیدم

دختره تبدیل شده بود به هیولا ... ی جاش دختره خیلی غمگین و ناامید شد و گفت یعنی من الان ی هیولام ؟ و پسره بغلش کرد

یا داخل سریال شادی (هپینس) اونجا پسر داستان ویروس زامبی گرفته بود و به زنش گفت ازم دور شو و دختره بغلش کرد

پ.ن: حالا این خوبه یا بد ؟!

۷۲۹🦤

+ چرا همیشه سرکلاسا خوابی ؟!

- چون شبا سرکار شیفت وایمیسم و صبح زود میام مدرسه تا کلاسا رو جا نمونم

😦

سریال : weak. Hero . Class

۶۴۰🌾

یادم رفت فیلم رو بگم پرامیس یانگ وُمن

این فیلمه درباره دوتا دوست ... دختر هستن که خیلی هم رو دوست دارن اما ی شب دانشجویی وقتی دختر مسط ! بوده همکلاسیای پسرش اون کاری که نباید رو میکنن

و صبح دختره پا میشه تا هیچی یادش نیست !

و بعد از این اتفاق مردم اونو به اسم پسر همکلاسیش که فیلمش پخش شده بود میشناختن نه اسم خودش

از دانشگاه ... از رشته ای که دوسش داشت انصراف داد و بعد فوت شد

دوستش هم برای همراهیش انصراف زد !!!

چند سال بعد وقتی داخل کافی شاپ کار میکرد یکی از همکلاسیای سابق اش رو دید تا متخصص شده و اون تعریف کرد که همه کسایی که تو اون جشن حضور داشتن الان زندگی شخصی و کاری بسیار خوبی دارن

اینجا این دختر دنبال همه اونهایی که به دوستش تهمت زدن میره و ...

۶۰۷🌾

۱- مانی هیست (سرقت پول) ... بدک نبود ... حس میکنم باید برم ورژن اسپانیاییش رو هم ببینم

آخه این مانی هیست کره ای دو فصل داره و الان فقط فصل یک اومده

۲- فیلم شتاب ... درباره سرقت از بانک هست ... من از فیلم چیزی متوجه نشدم !

ظاهرا بدون سانسور نگاه کردم بازم چیزی متوجه نشدم ... تا این حد فهمیدم ی وزیری چند نفر رو استخدام کرد که الماسها رو بدزدن و از اون طرف همین وزیر به کارآگاهی گفت این دزدا رو بگیره

در آخر همه باند دزدی کشته شدن به جز دختره که رهبر گروه بود و دختره هم از کش* ور خار* ج شد

۳- فیلم تئوری همه چیز ... درباره زندگی استیون هاوکینز هست ... بد نبود ... بعد خوبش این بود استیون هاپکینز با تمام محدودیت هاش تمام تلاشش رو برای فیزیک کرد اما بعد بدش ... خانواده اش بود ... ظاهرا همسر ایتیون دچار کمبود محبت شده بود بخاطر بیماری شوهرش ... قسمت خیلی ناراحت کننده ترش اینکه استیون از ی جایی راضی بود از خیانت همسرش و میگفت تو ی نیازایی داری که من از پسش بر نمیام

۴- چند تا فیلم تایلندی خاکبرسری هم دیدم 🤦‍♀️🤣🤣 نمیدونم اسم اینا رو باید بگم یا نه ... ولی نمیکم خانواده نشسته ... خاکبرسری نیستا ... موضوعشون متفاوته ... اگر بگم سوتفاهم به وجود میاد

۵- وکیل ووی خارخ العاده ... فکر میکنم تا قسمت چهارش دیدم ... و داره میگه آدمای اتیسم هست و میگه این سندروم ؟! طیف مختلفی داره و اینکه چطور تو جامعه باهاشون برخورد کنیم یا بهتر بشناسیم این افراد رو و جوری رفتار نکنیم که پدر مادرشون خجالت بکشن

۶- سریال چرا او ... تا قسمت ۹ نگاه کردم هنوز نمیدونم موضوع داستان چیه ... ظاهرا یک وکیل برجسته و حاذق رو که داشته رییس ی کمپانی میشده رو تبعید میکنن به یک دانشگاه تا تدریس کنه اونجا پسری رو که ده سال پیش حکم اعد** ا* مش اومده بوده اما بی گناهیش رو ثابت کرده بوده رو میبینه اما نمیشناسش ... و پسره میشناسش

دختره خیلی خوشگله 😄😅🤣اما روند داستان خیلی کنده ... فکر نمیکنم بتونم ادامه بدم ... خیلی کنده روندش

۷- موسیقی متن ... ی پسری هست رو دختره کراش داره ، اینم دختره خیلی خیلی خوشگله😲 ... ولی فقط دو قسمتش دیدم

* میدونم خیلی بد نگاه میکنم سریالا رو همه نصفه و نیمه دیدم

۵۴۹🖤

من قبلا حدود ۱۵ سالگیم انیمه "پونیو" رو نگاه کردم و هیچی متوجه نشدم ... خیلی قشنگ بود و در عین اینکه فکر میکردم فهمیدم ماحرا رو اما هیچی نفهمیدم ازش 😐🥲😂

۵۳۸🖤

فیلم بخت پریشان : من خوشم نیومد ... حس میکنم به این خاطر دختر و پسر داستان حس بین شون به وجود اومد

چون قبلا فیلم "ناهمتا " رو دیده بودم ، همه اش حس میکردم خواهر برادرن🤦‍♀️ ، و ی حالت تهوع خاصی تو مغزم بود حتی آخرشم نتونستم ببینم ...

فیلم ناهمتا : فصل اولش قشنگ بود..‌ بعد دو ... دیگه فصلهای بعدی قاطی سیاست های کثیف و تخیلهای بیش از حد اندازه شد و همینطور رخ دادن اتفاقات یکدفعه ای و بی ربط بدون هیچ پیش زمینه ای نقطه ضعف اش بودن

۴۲۴⚘

عه وا ! این چی بود تو اینستا دیدم !!! 

من تازه پست قبلی داشتم میگفتم فیلم عاشقانه ناب پیدا کردم به این دلیل 👇

https://www.instagram.com/p/CbIXMa4Autd/?utm_medium=copy_link

 

ولی الان این سکانس رو دیدم !! چرا اینجوری شد ؟ ☹🤕 👇

 

https://www.instagram.com/p/Cb76U84gOYb/?utm_medium=copy_link

 

اینم از سریال عاشقانه که تا نصفیش دیده بودم ... امشب خواب نمیرم ، چرا دختره همچین کرد ؟! 

 

 

وسط پخش به نونامم گفتم بپر ببینش از اون عاشقانه هاست که دوسش داری ، الان ببینه آخرش اینجور هست دگر بهم اعتماد نمیکنه

۴۲۱⚘

سریال

نمیبینم چون امتحانام شروع شدن ، اما اینها رو اینجا ننوشتم و اان مینویسم که یادم نره .

 

۱- بیست و پنج - بیست و یک (25-21) ... یک سریال فوق العاده انگیزشی ، فان ، عاشقانه ... داستان درباره دختریه که ورزش شمشیر بازی رو دوست داره اما تقریبا هیچ وقت پیشرفتی نداشته حتی یک بار مربی اش بهش میگه تو خنگ ترین دختری هستی که با این همه تمرین هیچ وقت پیشرفت نمیکنه و از اون طرف پسری که زمانی پولدار بودن و بعد از ورشکستگی پدرش تمام چیزش رو از دست میده و دوست*&  دخترش ولش میکنه 

به جز یک دختری که خیلی رو مخ بود ، واقعا سریال خوب و خنده دار و انگیزشی بود ، خیلی خندیدم 😌 قسمتهای عاشقانه اش هم خیلی خوب بود 💔

 

 

۲- یک روز معمولی ... جنایی، انگست ، حقوق ... وقتی فیلم شروع شد ی دختر خوشگلی نشون داد گفتم مرحبا به خودم با این انتخابم 🤣🤣🤣 ، داستان درباره یک پسر ساده دانشجو  هست که داره واحداش رو میگذرونه و یک شب با دختری آشنا میشه ! 

قسمت آخرش خوشحال شدم که مشکلات پسر داستان حل شده انا وقتی به اتاقش برگشت اون تغییرات رو که اصلا دیگه اون آدم سابق نبود رو ناراحت شدم ... اینکه تو چند ماه انقدر دنیا بهش فشار اورد که دیگه اون آدم سابق نبود .

زند*&^ ان های ایرانم همین جو رو داره ! 

* وبلاگ من همه کنکوری هستین ، چون داخل فیلم مو*&^ اد مصرف میکردن پس خواهشا درک کنید ... ی سری فیلما رو ادمایی که سن شون کمه رو نباید ببینن چون ممکنه جو گیر بشن !

 

۳- سریال جست و جو ... نظامی ، هیجان انگیز ، مبهم ؟! ... اینو بعدا میگم چون هنوز تا آخر ندیدم 😅🥲🥲

۴- خواستگاری کاری ... خیلی تین ایجری بود ، تقریبا داستانش تکراریه ، نکته مثبتش دختر نقش اول خوشگل بود ( چقدر صداقت دارم 🤣🤣) کلا درباره عاشقیه خیلی از دخترا خوششون اومده بود ولی من نه اونقدرا 

۵- بازتابی از تو ... درام ، مبهم... درباره خانمیه که یک زمانی به شوهرش خی*&^ انت کرده و بعد گذشت چند سال اون پسر پیداش شده و تهدیدش میکنه که باید بهش برگرده وگرنه همه چیز رو به شوهرش میگه ! 

این خانم هم میگه من زندگیم و شوهرم رو دوست دارم و اگه زمانی با تو بودم فقط چون حوصله ام سر رفته بود ؟ شوهرم ازم دور بود و کمبود محبت داشتم ؟! واقعا بهونه اش هر چی بود میگفت دیگه حاضر نیستم برگردم بهت 

قسمت آخر با اتفاقاتی که افتاد خیلی ناراحت شدم ، اونجا که خانمه شب کنار رودخونه دراز کشیده بود و به عکس خانواده اش نگاه میکرد 

 

 

  

۳۹۴🦊

سریال دروغ های بزرگ و کوچک 

دو فصل هست جایی که فیلم برداری شده ی جای خیلی خفن هست ساحل و دریاش همه چیزش خیلی خوشگل بود (متاسفانه یادم نیست کدوم ایالت آم *&^ ریکا بود 🥲🥲) 

تا قسمت ۴ فصل اول هیچی معلوم نبود ، چند تا خانواده رو نشون میداد که ظاهرا مشکلی ندارن و دارن زندگی شون رو میکنن و روزمرگی رو نشون میده اما از این قسمت به بعد داستان شروع میشه 

 

 

 

حین نگاه کردن ی چیز تو ذهنم بود چقدر من سِلَست ام و داداش سینگل شوهر سلست !!!

داداش سینگل هم ی چشم سبز و ی قیافه بور داره که همین قیافه باعث شده کل دخترای محل روش کراش بزنن و به خاطر زبونی که داره کلی تو دل فامیل جا باز کنه 

 

بهش گفتم اگه این کارت رو ادامه بدی دیگه باهات حرف نمیزنم ! و اون گفت اگه نتونی حرف ات رو ثابت کنی سیلی بهت میزنم

و بعد فرداش آشتی ! جوری رفتار میکنه انگار هیچی نشده 

ی بار آقایی تو بلاگفا گفت صورت ی آدم ذات ی آدم رو نشون میده که چقدر کثیفه با پاکه ! واقعا این حرفشون رو قبول دارم ... 

چشمای سگی = اخلاق سگی 

 

منظورم چشم سبز نیست ... نمیدونم میفهمید چی میگم یا نه 

شده بود با پگاه ترم یک عکسی رو نگاه میکردیم و پگاه گفت چشماش خیلی ترسناکن 

جوری که انگار همه اون تنفر تو چشماشه و الان سوراخت میکنه 

۳۷۷🦊

سریال هایی که دیدم !

ادامه نوشته

۳۳۴🦊

اگررررر بیکار هستید بخونید❤🚶‍♀️

 

 

سریال ! 

Sweet home ... من خوشم نیومد چون بیش از حد تخیلی بود اما اون داداش متاهلم که فوق العاده به تخیل علاقه داره خوشش میاد مثلا از این سریال ها هست داخلش موجودات ماورایی هست و موقع حمله از قلب طرف ی زبون به طول ۳۰ متر و با یک چشم در انتهای اون زبون بیرون میاد و به انسانهای بی گناه حمله میکنه و... 

سو ... تا قسمت ۴ بیشتر ندیدم ... البته اولش تا ۳ دیدم بعد گفتن نهههه ببینش ... چهار رو شروع کردم دیدم واقعا این سطح از تخیل چیزایی ماورایی رو ندارم 🤧🤧

 

سریال All of us dead ... کمی تا حدودی ترسناک و نظامی و هیجان انگیز ، عاشقانه 🤔 دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه 

میتونید اون قسمت هاش رو که ترسیدید رو رد کنید و اگر روحیه لطیف و نرم و مخملی و صحنه اای خشن و کشتار دسته جمعی ندارید ، سوییتی نگاه نکن واقعا 

داستان : درباره بیماری واگیر داری هست که داخل دبیرستان مختلط اتفاق میوفته و حدود ۱۰ تا دانش آموز هستن که میخوان از مدرسه فرار کنن و... 

 

سریال احساسی عاشقانه ندیده ام واقعا ، که معرفی کنم ... واسه خانومایی که میگن اینا همه ب* کش ب** کشه 

من کتابای عاشقانه زیااااد میخونم 

کتابای روان شناسی و علمی رو موقع دبیرستان خیلی علاقه داشتم ... واقعا خیلی علاقه داشتم که چون کنکور اومد همه اینا رو واسه خودم منع کردم ! و بعد از اون موقع ذوق کتاب خوندنم از ریشه خشکید !!! و دیگه مغزم تحمل چیزای تحلیلی رو نداره ! 

 

و این درحالیه که رشته ام جوریه که باید تمام مقالات علمی رو تحلیل و شخم زد تا همیشه به روز باشی تا ی محقق فسیل واسه قرون وسطا نباشی 🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️

 

 

۲۷۴🐈‍⬛

سریال تاریخ آرتدال و روباه نه دم و ... ی چیز دیگه که ی ربات رو به فرزند خوندگی میگیرن 

من اصلا نتونستم اینا رو نگاه کنم حدود یک قسمت رو نگاه کردم و اون ی قسمت شاید یک هفته طول کشید !... نه اینکه بد باشن نه ... خیلیم عالین و طرفدار های خودش رو داره 

اما انگار من از سریالهایی که هیبرید (نیمه انسان ، نیمه حیوان) درشون استفاده میشه و فضاش خیلی فانتزی طوره خوشم نمیاد و حوصله سر برن واسم😶

 وین چن زو ... رو هم نتونستم😶😐

۲۷۱🐈‍⬛

سریال : تیم دی پی (D.P)

درام و نظامی ... هیجان انگیز نبود ، بکش بکش نبود ، ترسناک نبود و اگه دنبال ی سریال عاشقانه دختر و پسری که روابط عاشقانه نشون بده ... نه سریال خوبی نیست 

داستان درباره خوابگاه س**ربازی پسرایی هست ک تازه به س**ربازی و اتفاقات و قلدری هایی که تو ار**تش واسشون میوفته 

واقعا تا چند دقیقه تو شوک بودم من تا قبل این سریال هیچی درباره س**ربازی نمیدونستم 😶💣

 

این دیالوگای قسمت آخرشو خیلی دوس داشتم :)))

 

1.

– برادرم بهم گفت سربازی سخت میگذره ... بهش گفتم همه مردا میرن سربازی !

2.

برادرم تو سربازی چطور بود؟

+ مهربون و زحمت کش بود .

– چطوری ؟

+ اون همیشه با یه مثال خوب همه چی رو برامون توضیح میداد

با زیردستاش مهربون بود

خیلیم بامزه و شوخ بود .

– پس چرا هیچ کاری نکردین؟

+ بله؟

– اگه مهربون و زحمتکش بود

چرا وقتی اذیتش میکردن ، هیچ کاری نکردین؟

+ من شرمنده‌ ام

 

۲۶۶🐈‍⬛

سریال سلول های یومی 

درباره دختریه که دنبال کسی میگرده تا بقیه عمرش رو باهاش سپری کنه...

درام هست و اگه دنبال ژانر ترسناک ، هیجان انگیز و جنایی هستین نگاش نکنید .

تو سریال انیمیشن هم به کار رفته ... من خوشم اومد اما اگه از انیمیشن خوشتون نمیاد نگاه نکنین .

دختر و پسر چهره معمولی داشتن اما چون داستانش خوب بود توجهی به  چهره شون نداشتم 

.

.

.

داخل سریال "با وجود اینکه میدونم " ک خوشم نیومد ازش ، پسر به دختر گفت من تو رو فقط واسه دوستی میخوام ! ... اما تو سریال "سلولهای یومی" پسر به دختر گفت من تو رو واسه دوستی میخوام نه ازدواج ... دختر کات کرد و گفت ما هم رو دوست داریم اما تفاهم نداریم 

کل حرفها و اتفاقات درش تو زندگی روزمره مون بود 

نویسنده میخواست بگه قرار نیست همیشه یه رابطه کج دارو مریض رو تحمل کنیم چیزی که تو اکثر رابطه ها میبینیم (فقط چون طرف رو دوست دارم باید با تموم اشتباهاتش کنار بیام والا که این اسمش عشق نیست خودآزاریه)مطمئن باشین الان اگه دخترای ایرانی بودن صددرصد میموندن تو رابطه فقط به امید اینکه یه روز پسر یا نامزد نظرشو تغییر بده و بگه میخواد باهاشون ازدواج کنه بنظرم اشتباه محضه عمرتو بذاری پای آدمی که هنوز معلوم نیست با خودش چندچنده

  اینکه غرور برای مردا خیلی خیلی مهمه ، حتی بعضا از عشقم براشون مهمتره

کلا اینو داشت نشون میداد تفاهم مهمتر از عشقه 

بهترین بهترین نقل قول سریال وقتی بود که سلول عصبی تابلو اعلانات (ی شخصیت انیمیشنی تو سریال بود ) به دختر گفت " یومی تو تنها نقش اول داستان هستی " 

 

۲۵۴🐈‍⬛

سریال happiness ( خوشبختی )

خیلی سریال قشنگی بود ... جوری که تو ی روز دوازده قسمتش تموم کردم 

داستان درباره زمانی بعد از ک**رونا هست که ی بیماری ه**اری بین مردم پخش شده و ی دختر و پسر باهم ازدواج میکنن و دولت تو ی منطقه خیلی خوب بهشون یک خونه میده ... ی جای سریال دختره میگه من نه خانواده داشتم نه خونه ای واسه این بیماری خونه ام رو رها نمیکنم

اون قسمت اش که شوهرش تو آینه به خودش نگاه میکرد و بعد نشون داد مبتلا شده... خیلی ناراحت شدم 🥺😢

اصلا فکر نمیکردم همچین فیلمی باشه پوسترش دیدم گفتم احتمالا درباره بیزینس هست وقتی دیدم اون سرباز با همگروهیش چیکار کرد شوکه شدم پیش خودم میگفتم چرا جلوش فقط نوشته بود تخیلی ، هیجانی ؟!

دختره خیلی خوشگل بود 😹😹😹😹

اگه روحیه نرم و لطیف و مخملی دارید اصلا نگاهش نکنید چون علائم بیماریش یکم مثل بیماری ه**اریه و "یکم" میترسید  ولی میتونید اون قسمتهاش بزنید جلو و پایان خوش داره واکسنش رو پیدا میکنند 

 

 

۲۱۳🐈‍⬛

سریال مشکلی نیست اگه خوب نباشی.

قسمت 7 : " بدنمون دروغ نمیگه واسه همین وقتی دردمون میگیره گریه میکنیم اما قلبمون دروغگوئه حتی وقتی درد میکشه هم ساکت میمونه.

 

۲۱۱🐈‍⬛

سریال my name 

خیلی خوب بود ، دختر نقش اول خوشگل بود، جنایی ، اکشن ... با اینکه همون قسمت اول کل داستان مشخص بود اما کشش داستان مجبورم کرد تا قسمت آخر رو ببینم . یکم خشن بود برای همبن اگه سن تون کم هست نبینید چون ی جاهایی اش خیلی بد طرف رو میکشتن 

نقطه ضعف اش که ی کوچولو تو ذوق میزد قسمت آخرش اون قسمت مثلا عاشقانه اش بود ، وقتی به اون حاش رسیدم پیش خودم گفتم واقعا پسر و دختر داستان به هم حسی داشتن ؟! هیچی معلوم نبود 🤨

اتفاقا اون رییس باند خلافکارا بیشتر دختر داستان رو دوست داشت 🤨 ، خ تکنیک هاش تو ناک اوت ؟! کردن جالب بود اون قسمت دوم وقتی پسره بیهوش شد چند مرتبه عقب جلو کردم چحوری اون کار رو کرد ؟؟؟!! داستان تموم شده از نظر من اما میگن فصل دوم هم داره ! 

 

پ.ن: نمیدونم چم شده 😅 به این داستانای جنایی که بوکسور توشون هست علاقمند شدم ، وسط نگاه کردن متوجه شدم از سایت سانسور شده دانلود کردم 😹😹😹 

 

۱۹۲☘

فبلم اسکویید گیم (بازی مرکب ) 

گرچه من " بازی هشت" پا معنیش کردم🤡

جنایی رمزی ، قتلهای متدوام ... دو تا خانم داخلش بودن خوشم ازشون میومد و شخصیت های جالبی داخل اش بازی میکردن 

چیزایی که از نظر من نقاط ضعف هستن:  قتلهای داخلش خیلی تکراری شده بود اما پیکی بلایندر خشن نبود ، به شدت غیر اخلاقی !!!! مثلا من انقدر جذب دخترای فیلم شدم اما بعد متوجه شدم چند تا پولدار خارجی چون حوصله شون سر رفته بود واسه تفریح کشتنشون 🥺

اونقدر قوی نبود که اینهمه صدا به پا کنه ، شاید تین اجرها خ خوششون اومده بوده... فر**** هم خیلی خوشش اومده بود 😐😑 ... پنت هاوس خیلی خفن تر بود 

پ.ن: کره ای ها اعتراض کردن گفتن نت ف لکس تا حدودی  اشتباه ترجمه کرده ... اما همینم خیلی طرفدار داشته

۱۷۶☘

سریال پنت هاوس 

سه فصل داره ،خیلی خفن گونه بود ی خانم خیلی خیلی خیلی خوشگل توش بازی میکرد 🥰😍 اما اگه سن تون زیر ۱۸ یا ۱۵ هست ممکنه تا قسمت ۴ اش مبهم  و روند کندی براتون داشته باشه و غیر از این تو طول داستان چند تا شخصیت مهم داستان خیلی خشن به قتل میرسن ... پس اگه روحیه نرم و مخملی دارید اصلا نگاهش نکنید و پروانه مونارک و تک چشمم توش بود

خلاصه داستان : داستان درباره دختر سوم راهنمایی هست که خیلی به موسیقی کلاسیک علاقه داره 

سریال با اینکه میدونم 

ده قسمت بود فقط به این خاطر نگاهش کردم چون تو پوستر دختر و پسرش خوشگل بودن و دختره لباسای خوشگلی میپوشید و تو طول فیلم هی از لباساش عکس میگرفتم اما موضوع سربال جالب نبود کره جنوبی فیلم ااشون به رسم و رسوم خودمون نزدیکه اما این سریال اصلا ربطی به رسم و رسوم های خودمون نداشت 

مثلا اینکه دانشجو باشی هم اتاقیت هم کلاسیت پ باشه ، پیش من جالب نبود و کلیروابط خاکبرسری داشت که میزدی جلو هیچی از سریال نمیموند 

حالا فکر نکنید هیجان انگیز بود ، روندش خیلیییی کند بود 

اما مجبوری نگاش کردم که بدونم پسری با این همه نقطه ضعف روانتخاب میکنه یا نه ؟ که خب آخرش انتخاب کرد 

از  پروانه کنترل ذهن مونارکم استفاده شده بود 

لوسیفر

از هالیوود بود و خوشم نیومد فقط ۵ قسمت اش نگاه کردم جالب نبود از سریالهایی که بخوان با*** مخاطب رو نگه دارن خوشم نمیاد حالا هر چی بقیه بگن انقدر جایزه گرفته و انقدر جمله حکیمانه توش گفتن -_-

سرگذشت ندیمه 

۹ قسمت اش اینم چون گفتن جایزه گرفته نگاهش کردم اما مر از *** بود بی میل شدم و نفهمیدم آخرش چی شد 

ترنسفورنر 

هالیوودی سینمایی و بیش از حد تخیلی و امریکایی ها که در آخر مردم رو نجات میدن و تین ایجری ..‌. ده دقیقه اول رو نگاه کردم -_-

هری پاتر

تخیلی .... نگاهش نکردم میدونم هیلی جایزه برده ولی این تخیلی ها رو اگه ۱۲،۱۴ سالم بود و نگاه میکردم قطعا دوسشون میداشتم اما الان خوابم میگیره نگاهشون کنم 

* فعلا چیزای رمزی و جنایی رو میتونم نگاه کنم 🐈‍⬛

پ.ن: اینا چیزایی ان کهمن نگاه‌کردم و قرار نیست همه خوششون بیاد و نصف متن رو با دست چپ تایپ کردم و انگاری جونم میخواد در بیاد🤣 

۶۲🍬

Savage state 

ایالت وحشی 

آدم دهنش باز میمونه چه فیلمهایی جایزه میگیرن ! 

فیلم بادیگارد یا "چ" حاتمی کیا باید میرفت همه این جایزه ها رو درو میکرد :/ 

روند کند داستان کمی آدم رو کلافه میکرد ، به مسیحیت هم توهین کردن :/ ، رابطه پدر خانواده با خدمتکار خونه ، محافظ خانواده بعد اینکه آسیب دید فرار کرد و سه دختر خانواده جلو راهزنا تنها گذاشت ، به پسرا هم توهین کردن :/

 چند گیگ  نتم رو ریختم فاضلاب

۴۹🦢

your silent sorrow,  shake me

غم بی صدای تو من رو میلرزونه.. ثانیه 33 

کلیک 

 

*داستان ۶ تا پسر هست که میخوان خودکشی کنن و یکی از دوستاشون میخواد همه اون ۶ تا رو نجات بده 

۴۲🦢

این فیلمه درباره یک گروه خواننده  هست که اول شروع کارشون هیچ پیشرفتی نداشتن و حتی مجبور بودن بلیط کنسرتشون رو خود اعضا... رایگان تو خیابون بفروشن ! حتی داخل برنامه های تلوزیونی ادیتشون میکردن که داخل برنامه نباشن ! ولی تلاش میکنن و بعد بنگ به هدفشون میرسن ، الان هر اجرایی شون تو ی استادیوم ورزشیه تو یونیسف سخنرانی کردن ، تو بیلبورد ۱۰۰ هات اول شدنه :| از اینا ... ببینین از هیچی با تلاش کردن به کجا رسیدن !!

کلیک  

 

۳۰🕷

 

ی انیمیشن دیدم اسمش "رایا و آخرین اژدر "بود 

داستانش درمورد دختری هست که دنبال آخرین جن آبی میگرده و میخواد بدونه چرا یدفعه تمام جنا ناپدید شدن !

پ.ن: طبق اون چیزی که من میدونم هر دومون تو ی دنیای موازی زندگی میکنیم و نمیتونیم هم رو ببینیم ...

۲۸🐔

 

? So you are happy now 

? Finally happy now 

پ.ن: تو گروه درسیمون یکی از دخترا دنبال چیز خاصی تحقیق میکنه ... منم حدودا بگی نگی ی چیزایی میدونم 

الان اون اطلاعاتم رو واسش بفرستم یا بقیه فکر میکنن دارم دانش اندکم رو تو چشم بقیه میکنم ؟! 

 اونایی که اینجوری فکر میکنن ایراد از خودشونه ... چرا نگم که دوباره بعضیا اشتباه منو تکرار کنن و آینده افسوس بخورن چرا نمیدونستن ... so ... میگم برای رضای خدا

کلیکش

۱۹🧃

قبلا واسه خاطر افسردگی و خودکشی و اینا... تقریبا همه آهنگ های گوشیم رو حذف کردم (من ایرانی گوش نمیدم ) 

همه آهنگام ی جور مسموم کننده بودن 

و الان که دارم برمیگردم دیدم اون چند تا آهنگی که نگه داشته بودم خیلی خسته کننده شدن و باید برگردم چند تا جدید دانلود کنم ... نونام شاکیه میگه تو همه اش دینی میخونی ! اگه کمتر از ۹۰ بزنی بیرونت میکنم ! 

از اون سه کتابی که نداشتم یدونه رو گیر آوردم ...‌ 

* چه film out خوبه