حدیث esfj هست (اینم ی شخصیت رهبره) 

گفت من دلم میخواد اگر ازدواج کنم ، اون شخص شخصیتش رهبر و فرمانده  نباشه تا خودم مدیریت ی خونه رو به عهده بگیرم و بهش کمک کنم ! و میدونم اگر همه چیز به عهده خودم باشه میتونم اون رو بالا بکشم 

جالب بود 

ولی گفتم من درباره خودم اون شخص حتما باید بتونه خودش تصمیم بگیره و مدیریت کنه ، من اصلا توانایی مدیریت چیزی رو ندارم پس واسه زندگیم اون شخص نباید مثل من باشه 

 

منظور حدیث و اون چیزی که من ازش دیدم ... فقط ی حرف ساده اینکه میگه مدیریت کنم "همه چیز " چیه ؟؟ 

تمااام کارها و مشورت ها باید با نظر نهایی اون انجام بشه ... این بد نیست چون بهترین تصمیم ها رو میگیره و همیشه باور داره و میگه نظر من بهترینه ... عقل من بیشتر از توعه (این جمله رو به ی پسر بگی فکر نکنم خوب بااشه حس برگ شلغم بودن به آدم دست میده )

مسئولیت تمام کارها به عهده حدیث هست ... پس قطعا یدفعه بهت گفت زندگی که داری از منه ... نباید بدت بیاد 

بقیه اش بعدا میگم ... خوبی دخترای رهبر چیه