۱- قبلا که دبیرستان بودم ، قرار شد واسه سال بالایی ها جشن بگیرن ... داخل مدرسه بعد تعطیلی مدرسه تا ساعت ۱۲ شب یکی از معلمهامون پسرش پزشکی تبریز قبول شده بود و معلممون خیلی خوشحال بود و تو هر کلاسی از پسرش "خسرو پرویز " میگفت ، کلا آمار همه خانواده رو دیگه همه کلاس داشتن اینکه کلا سه تا پسر هستا و کوچیکه ابتدایی هست ... شب جشن اکیپمون رفته بودن پسر کوچیکه رو تو پارکینگ گرفته بودن و میپرسیدن خب اردشیر ، داداشت خسرو پرویز کی از تبریز برمیگرده ؟؟ اردشیر گفت شما از کجا داداش خسرو رو میشناسین ؟؟ نکنه دوست دخترشین ؟!

یکی کامنت خصوصی گذاشته اسمش خشایار هست ، یاد اون موقع افتادم

۲- امتحان استاد منحوس ۱۸ گرفته ام ، واقعا خدا رو شکر میکنم که ی نمره دهن پر کن گرفته ام که ثابت کنم زندگیم تو دستش نیست

۳- الان هدفم این هست که هدفهایی که قبلا تو حاشیه بود برام رو بیارم اول بذارم و بخاطر بالا رفتن سن ... یک سری هدفها رو با هم شروع کنم اما ارشد رو تقریبا هیچ وقت شروع نکنم مگر اینکه دلیل واضحی براش پیدا کنم ، ازدواج ... دیگه نمیخوام فرار کنم . متاسفانه فهمیدم فراری بودن من از ازدواج رو خواهرمم تاثیر گذاشته بود و اونم هر کی براش میومد رد میکرد

۴- شما میدونستید پود تالک همون پودر بچه هست که برای جلوگیری از عرق سوز شدن و اوین حرفها به پوست بچه میزنن در واقع نوعی هورمون رشد هست ... تو بحث کشاورزی میگن پودر تالک حاوی هورمون رشد جیبرلین هست

هورمون رشد باعث چاقی و سرطان میشه ... همون لحظه که سرطان نمیگیرید اما درصد احتمال اینکه بدنتون پذیرای سرطان باشه رو بالا میبره

۵- اینو از کجا فهمیدم ؟ کاکتوس هام داخل استپ رشدی هستن و اصلا رشد ندارن یکم جست و جو کردم و دیدم اوه ... پودر بچه به گیاهتون بدین