مثلا اگر اسم من رویا باشه و اسم یکی دیگه از دخترای اتاق رویانا

این دوتا اسم رو چند نفر قاطی میکنن و من رو میگن رویانا و اون رو میگن رویا !

وسط بحث یدفعه میگن رویا هم کلیدش رو جا میذاره و من هنگ میشم با منن ؟! میگم با منین ؟! میگن نه با رویام میگم من رویام !!!! بعد اون وقت میگن منظورمون رویانا هست

هر دردسری تو خوابگاه ، هر دلخوری تو خوابگاه ی سرش به زینار وصل میشه مثلا الان وسط اتاق نشسته پشت ایران حرف میزنه و میگه ایران بچه است

یکی مثل زینار اصلا واسش مهم نیست طرف مقابلش چه حسی بهش پیدا میکنه خودش میگه اگر ببینم جلوم داری کوچیک میشه حس برتری پیدا میکنم ... قشنگ عقل نداره

قشنگ همگیشون کنار هم میشینن و پشت هم حرف میزنن و زیر آب هم رو کنار سرپرست میزنن

چرا انقدر اسم دخترایی که میارم زیاد شده ؟ چون جمعیت اتاقمون بالاست

نونام قبلا بهم میگفت خیلی بد از خواب بلند میشی ! اینجوری بود که تو اوج خواب ی نفر ی حرکت ناگهانی انجتم میده و یدفعه با هیع گفتن از خواب میپری !

الان نونام تو ی پانسیونی هست که اتاقا پارتیشن بندی ... یعنی با ام دی اف ۱/۵متری اتاق درست کردن وگرنه کلا ی سالن بیشتر نیست و اینجوریه که تو رو تخت نشسته باشی اونی که تو آشپزخونه داره غذا سرخ میکنه یا اونی که تو حال داره با نامزدش حرف میزنه جوریه که انگار بغل دستت نشسته !! و میگه ساعت چهار صبح از شیفت برگشتم تا بخوابم و خیلی خسته بودم و همینکه چشمام گرم شد یکدفعه ی نفر در سالن رو محکم باز و بسته کرد و گفت خیلی خیلی خیلی بد از خواب پریدم و قلبم تو حلقم میزد ... و بچه های اتاقمون فوق العاده شلخته هستن و کثیف

گفتم مگه چجوریه ؟! گفت میدونی اشکال اینجاست که مثلا ی مشت آدمای مثلا تحصیل کرده اینجان اما هیچی از تمیزی نمیدونن

رفتم تختش رو ببینم و دیدم اوه ! اینا دست بچه های اتاق ما رو از پشت بستن :/