۸۰۲🧣
باورم نمیشه رابطه ام با کبوتر تمام شد
رو چی بحث کرده باشیم خوبه ؟
دوستش
من از دوستش حرفی نزدم و اون خیلی اصرار کرد دوستم چی گفته گفتم اونجوری که فکر میکنی نیست ... بعد اون از همین حرفم بدش اومد و گفت نه دوست من خداست
و تمام
گردنبند هم دست خودش بود ...
پ.ن: میدونین وقتی ی نفر تعریفتون رو بده و خودتون باور داشته باشین حرفاش دروغه... حسش میکنین (من حسش میکنم میدونم که حرفاش از ته دل نیست :/) و این کبوتر که تا آخرین لحظه ازم تعریف میکرد ... الان حس اینو دارم که هندونه گذاشته زیر بغلم ...
+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 18:21 توسط Taxian
|