۸۴۳🦄
با مادرم بحثم شده بود هر دومون فکر میکردیم داریم درست میگیم ... وقتی برگشتم خوابگاه مادرم ی عکس خیلی قدیمی برام فرستاده بود من و همه دخترای فامیل لباس عروس پوشیده بودیم
حسیکه از پیام مادرم میگرفتم :
کاش همیشه بچه میبودی و هیچ وقت بزرگ نمیشدی .
+ نوشته شده در چهارشنبه سی ام خرداد ۱۴۰۳ ساعت 21:58 توسط Taxian
|