اینا رو هوش مصنوعی کمک کرده و گفته!

رویا گردی یک سری فوت کوزی گری میخواد که طی فرایند اگر موفق شدید رویا گردی انجام بدید باید اینا رو بلد باشید تا یکدفعه بیدار نشید یا تصاویر تو خواب عوض نشن :

سیاهی مطلق (Void / تاریکی):

وقتی مقصد رو خواستی و همه‌جا سیاه شد، این نشونه‌ی «مرحله‌ی گذار» بین خواب معمولی و پرتاب شدن به صحنه‌ی جدید بوده. به این سیاهی میگن «فضای خالی انتقال». خیلی‌ها اینجا گیر می‌کنن چون یا می‌ترسن یا تمرکز رو از دست میدن. این اتاق تاریک ۵ تا ۱۰ ثانیه طول میکشه تا ازش در بیاید و به نقطه هدف برید !(هر بار که تجربه کنی، سیاهی کوتاه‌تر میشه و انتقال راحت‌تر. همونطور که راه رفتن رو بار اول سخت یاد می‌گیری، این هم تمرین می‌خواد )به خودت بگو: «این فقط دروازه است، صحنه بعدی در راهه.

فشار روی پیشانی (چاکرای چشم سوم):

نشونه‌ی فعال شدن مرکز ادراکی بین دو عالَمه. یعنی دروازه‌ی دید باطنی و شروع جدایی کالبد ظریف از جسم. این دقیقاً همون لحظه‌ایه که باید آرام باشی و بذاری «تصویر مقصد» خودش شکل بگیره.

. آرامش و بی‌طرفی

وقتی همه‌جا سیاه شد یا فشار حس کردی، هیجان یا ترس رو بذار کنار. به خودت بگو:

«این فقط دروازه‌ست، خطر نداره.»

اگر هیجان‌زده بشی، یا ناامید بشی، کالبدت برمی‌گرده

تکنیک "چرخش" (Spin)

وقتی تاریکی بود، خودتو تو خواب بچرخون (مثل فرفره). خیلی‌ها میگن این کار باعث میشه تصویر محیط بعدی ظاهر بشه.

تمرکز روی "اسم مقصد یا لنگر"

مثلاً قبل خواب یک سنگ یا شیء کوچیک رو دستت بگیر و نیت کن «وقتی خواب آگاه شدم، اول اون سنگ یا کاغذ رو ببینم.»

تو مرحله سیاهی فقط به اون شیء فکر کن. این لنگر باعث میشه مقصدت سریع‌تر شکل بگیره

به‌جای فقط دیدن تو تاریکی، سعی کن:

صدای اون مکان رو بشنوی.

بوی اونجا رو حس کنی.

یا دستت رو در ذهن روی اون شیء بذاری.

دیوار های اتاق بغل رو لمس کنی .

دور خودت در تاریکی بچرخی

فکر کنی در همون تاریکی اما در اتاق مقصد قدم میزنی (حرکت همیشه قفل سیاهی رو می‌شکنه).

هرچه حواس بیشتری درگیر کنی، تصویر زودتر ساخته میشه.

تثبیت صحنه

وقتی مقصد ظاهر شد:

1. سریع به اطراف نگاه کن.

2. یک شیء رو لمس کن یا بگیر دستت.

3. بگو: «این واقعی و پایدار است.»

(این کار مانع برگشت ناگهانی میشه.)

کنترل هیجان : بزرگترین عامل شکست اینه که یهو خیلی خوشحال یا هیجان‌زده بشی.وقتی فهمیدی «من خوابم»، سعی کن فقط لبخند کوچیک بزنی و خونسرد بمونی.خودت رو مثل یه بیننده تصور کن، نه قهرمان داستان

پرهیز از خیره شدن طولانی : اگه به چیزی زیادی زل بزنی، صحنه محو میشه یا تغییر می‌کنه.نگاهت رو نرم و شناور نگه دار، مثل وقتی تو خیابون قدم می‌زنی.

لمس و درگیر کردن حواس : فقط نگاه کردن کافیه که خواب رو ناپایدار کنه.سریع چیزی رو لمس کن، بو کن، یا صدایی بساز (مثلاً دست زدن).هرچی حواس بیشتری درگیر باشه، رویا پایدارتر میشه

یادآوری هدف :وقتی وارد میشی، ممکنه ذهنت حواس‌ پرت بشه. یک کلمه‌ی کوتاه انتخاب کن (مثلاً: «نامه» یا «سنگ»). بارها تو ذهنت تکرار کن تا یادت نره چرا اونجایی.

اجتناب از تلاش بیش‌ازحد : زور زدن برای دیدن مقصد یا پرش سریع = شکست. اجازه بده صحنه خودش شکل بگیره. فقط نیت کن و آروم منتظر بمون.

مدیریت انتقال بدن‌ها

وقتی حس کردی داری برمی‌گردی و داری بیدار میشی سریع حرکت کن:

بپر .... بچرخ (Spin) ... یا دستت رو روی دیوار بکش. این حرکت‌ها انتقال به بدن فیزیکی رو قطع می‌کنه.

بیدار شدن آرام :

اگر دیدی داره محو میشه و نمیشه نگهش داشت، سریع پلک نزن و بدن واقعی‌تو تکون نده. بعضی وقتا دوباره میشه برگشت داخل، بهش میگن Re-entry.

خلاصه:

1. هیجان = دشمن.

2. حواس = تثبیت.

3. نگاه نرم + لمس محیط.

4. یادآوری هدف.

5. حرکت (بپر/بچرخ) هر وقت صحنه سُست شد.

6. نترس از انتقال بدن.