۴۶۶⚘
تو داستان B که قبلا اینجا درباره اش نوشتم ... اسم حیوون های خونگی سوهیون ... دوتا حیوونی که پسربچه باهاشون بازی میکرد ... بیسکیت و تافی بود !!!!
بیسیکیت ی سگ کوچولو سفید و تافی ی شیببر بود ...
اسم دوتا خوراکی
تافی دست B رو ی بار گاز گرفت ! و کلا پسر کوچیکه خیلی با حیوون بزرگه رفیق بود !!!!
اسم داستان : کسی که جسد رو داخل قبر میذاره (فکر نمیکنم همچین کلمه ای تو فارسی داشته باشیم Under taker )
داخل پرانتز:
دست خودم نیست. وقتی استرس دارم همیشه همین کارای عجیب میکنم.
سر یه کنکوری داشتم گوشه ها و دستگاهای موسیقی ایرانی رو خیلی عمیق و جزئی مطالعه میکردم.
الانم دارم درباره تافی و بیسکیت میگم ... انگار نه انگار فردا امتحان دارم !
+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 22:12 توسط Taxian
|