۴۴۸⚘
امروز اینجور گذشت که سعی کردم به خواهرم درباره کار کردن صحبت کنم
ولی جواب اون : مگه بچه ات گشنه هست که میخوای بری همچین محیطی کار کنی ؟
گفتم پس میگی چیکار کنم ؟
گفت مثل من مثل بقیه برادرات که درس خوندن و رفتن سرکار تو هم میخونی و منتظر میشینی تا استخدام بشی
گفتم تو رشته ات بازار کارش خوبه ! من هیچ آشنایی ندارم که بعد از تموم کردن درسم بتونم برم سر کار و داداش سینگل هنوز نتونسته بره سر کار !
گفت میدونی محیطش چجوریه ؟ تا حالا رفتی ؟ من میترسم بری درگیر کار بشی و درس خوندن رو یادت بره ...
گفتم تو نمیدونی من میخوام برای چی کار کنم ! من واسه آ**** با قیمت الان شش میلیون میخوام هیچکس به من این پول رو نمیده ، بابا کار نمیکنه ، مامان پاش درده و میره سر کار و داداش سینگل وقتی رفت تهران کی میخواد خرج خونه رو بده ؟! تو نمیدونی من چی میگم چون تو خونه نیستی وضعیت تو خونه رو نمیبنی
گفت من قبلا موافق بودم ، نمیدونم آخه تو فروشگاه درس ات چی میشه ؟
گفتم من نگفتم فروشگاه میخوام برم که تو هی این کلمه رو میگی🙅♀️🙅♀️🙅♀️
پ.ن: انقدر گفت میترسم درس ات رو کنار بذاری ، اون اطمینان از خودم که با درس میتونم کار کنم شد صفر ...🤦♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️