۷۳۰🦤
Independent
۱- زندگی همینه دیگه مامان جان، از یه سنی به بعد انتخابات آرزوهات نیست، صرفا چیزاییه که شرایط رو برات بهتر میکنه
و تازه اون موقعست که میفهمی چقدر تلاش کردن سختتره.
۲ - ۷ ۸ سال پیش آدم خیلی بهتری بودم، نمیدونم یهو چی شد.
۳-بعدها که نجات پیدا کردیم یه کتاب زرد انگیزشی مینویسم به نام " درس خواندن در روزهای فروپاشی"
۴- تو رو یادم نیست، اما غمت رو چرا....
تو را یادم نیست اما گریههایم را چرا.
از دویست و چند تکه استخوان
۵ - بقیه حجاب کنند که شوهر من هوایی نشه = شوهر من آدم هیز و بدبختیه + من چیزی برای عرضه ندارم که ممکنه زندگی مشترکم رو به موی کلهی بقیه ببازم✨️
+ نوشته شده در پنجشنبه دهم آذر ۱۴۰۱ ساعت 22:44 توسط Taxian
|