محل کارش مرغ که بوی چی میده رو راجت میخوره ماهی رو که نمیشه خورد راحت میخوره

وقتی میاد خونه میگه

ماهی طبعش سرده بخورم خنگ میشم و زانو درد میگیرم

ترشی بخورم معده ام سردی میکنه

دوغ بخورم بعد غذا خوابم میگیره

این خورشت سبزی توش لیمو عمانیه

این گوشته من هنوز میتونم ریش ریش هاش رو میبینم ... من گوشت رو خمیر میخورم

این تخم مرغ کف اش ته دیگ نشده

این برنجا بهم چسبیدن نمیخورم ... (منظورش برنج محلیه)

این سیب زمینیا قرچ قرچ نمیکنن ...

و سوپ چغندر سوپ ماکارونی آش دوغ دیزی ... اینا غذا نیستن

...

عین بچه دو ساله به غذا گیر میده ... من خستم جای اینکه کمک کنه یا ممنون باشه هر دفعه اینا رو پیش میکشه