واقعا دلم برای خودم میسوزه

پول خوابگاه رسیده

پول دانشگاه

پول وسایل و مواد ارایشی

پول خوراک و خرید

به دختره گفتم بقیه ویدیو های آموزشی کو؟ گفت اول تمرین کن ببین علاقه داری ؟!

علاقه بین من و هنر و ظریف کاری ... اصلا نیست

این کار رو دارم شروع میکنم چون "فقط" به پول نیاز دارم

بعد ... وقتی وسایل رو خریدم دیگه راه پس یا پیش ندارم و آخه این همه هزینه کنی و بعد بگی چون علاقه ندارم میخوام کنار بذارم ؟! منی که بی پولی داره به استخونم میزنه :/

امشب به پسر خاله گفتم یکی از بچه ها که قبل من دانشگاه قبول شد گفت من ناراحتم از اینکه منی که تلاش کردم و اونی که با سهمیه وارد شده همه داریم ی دانشگاه و ی رشته رو میخونیم ...

گفت این حس اش از بی عاریه ... میدونی مثل چیه اینکه تو دبیرستان فکر کنی بعد کنکور و دانشگاه آینده ات قراره ی چیز خفن بشی ! مثلا دانشمند اما بعد کنکور واقعیت مثل پتک میخوره تو صورتت و تو رو از خیالاتت میندازه بیرون

.

.

.

.

ولی چند لحظه بعد گفت رامین چه حسی داره وقتی به خاطر باباش کنکور قبول شد و به خاطر باباش سربازی نرفت و سریع استخدام رسمی شد ... ی ماشین واسش دادن ؟

گفتم هیچ وقت استرس نکشید ، مشکلی پیدا نکرد و نفهمید شکست چیه !

گفت همین آدما بعد مدتی به پوچی میرسن و افسردگی میگیرن