۷۵۱🦤
۱- دقت کردم از وقتی اومدم این دانشگاه خیلی خیلی پولکی شدم و هر لحظه دارم به پول فکر میکنم ... استاد داره درس میده و من دارم فکر میکنم اگر امروز برم دکتر و داروخونه و سوپری ... چقدر باز کم دارم برای کرایه خوابگاه ؟؟
هر ماه همینجور فکر میکنم
و الان خرجام فوق العاده رفته بالا
۲ میلیون پول کارورزی بیمارستان
۱و سیصد اجاره خوابگاه
۲ میلیون دندون
یک و دویست عصب کشی ماه قبل که هنوز پرداخت نکردم
....
قشنگ شد ۶و نیم
خرج عمده ام میشه دندون
۲- اون روز با نونام تو خیابون میومدم گفتم واقعا خدا کنه من عید خونه نباشم ... شاید شاید تا اون موقع بتونم کاری رو پیدا کنم البته استاد گفته قیافه تو شبیه آدمایی هست که فنتیه:/ و دردسر درست میکنن و واقعا ناامید شدم دلم خوش بود این میتونه منو ی جایی معرفی کنه ولی واقعا ناامیدم بدون آشنا هیچ جایی نمیشه شروع به کار کرد
گفت اینطور نگو باید خوشحال باشی که عید میشه و باید خونه باشی
گفتم من واقعا الان پول ندارم فکر کن عروسی باشه و پول لباس عید رو واقعا ندار.... وای اصلا نمیخوام بهش فکر کنم
۳-