ادامه جذب نونام !

گفت به استادم زنگ زدم گفتم استاد من رو به رو کارگزینی ام میگه نیرو نمیخوایم !!!!

استاد هم گفت برو دانشگاه پیگیری کن 

این وسط گفت رفتم بگم میخوام با رییس بخش صحبت کنم منشی گفت رییس امروز نمیاد ... نمیدونم نونام چی گفت که منشی گفت رییس اتفاقا امروز عصر فقط واسه چند دقیقه شاید بیاد ... اگه میخوای ببینیش وایس -___- 

پرستارای طرحی هم وایساده بودن و بهشون میگفتن باید آزمون تعیین سطح بدید -_-

دانشگاه میگه این بیمارستانی که رفتی کمبود نیرو شدید داره ، این نامه رو براشون ببر تا فورا جایگزین آقای فلانی بشی 

نامه رو میبره اما از پچ پچ ها متوجه میشن تا خودشون سر خود دوستای خودشون رو گذاشتن و به هیچ کس هیچی نگفتن 

نونام میگه تمام کارمندای کارگزینی باکلاس نگاهشون بهت از بالا به پایین و تحقیر آمیز بود همیشه ... و وقتی سوالای خارج از کتاب میپرسیدن و میگفتن نیرو نمیخوان بغض میکردم

اما این بار وقتی دیگه از ریشه پیگیری کردم و به سوالای مصاحبه جواب دادم خانمه گفت ماشاءالله خبلی خوبی ... و مهر رو زد میخواستم بمیرم از خوشحالی چون باورم نمیشد